ده نکته برای بازاریابی تلفنی بهتر

 

 

بازاریابی تلفنی  کار آسانی نیست. اغلب از بازاریابی حضوری بسیار سخت‌تر است. یکی از دلایل آن است که مشتری شما را نمی‌بیند حتی اگر مشتری شما را ملاقات نکند و نبیند، انتقال دادن تصویری حرفه‌ای از پشت تلفن برای موفقیت، نیازمند تلاش زیاد است. این ده نکته می‌تواند به شما کمک کند حرفه‌ای‌تر به نظر برسید و  بازاریابی تلفنی حرفه‌ای داشته باشید.

 

1. از هدفون استفاده کنید

گذاشتن هدفون عاملی روان‌شناختی برای آمادگی کاری است؛ زمان فعالیت رسیده است! استفاده از هدفون دست‌های شما را آزاد می‌گذارد، طوری که بتوانید راحت یادداشت بردارید. با یادداشت کردن اطلاعات مهم، بهتر می‌توانید تمام نکات مهم را مرور، خلاصه و پیگیری کنید.

وقتی قرار نیست برای نگه‌ داشتن گوشی تلفن بین گوشی و شانه‌تان تمرکز کنید، می‌توانید بر مشتری تمرکز کنید. در ضمن با استفاده از یک هدفون خستگی عضلات گردنتان را نیز کاهش می‌دهید و احتمال افتادن گوشی تلفن از دستتان کم‌تر می‌شود.

 

2. ایستاده صحبت کنید

آیا تا به‌ حال دقت کرده‌اید که چرا خواننده‌ها هنگام اجرای برنامه‌ همیشه می‌ایستند؟ این امر اتفاقی نیست. آن‌ها می‌دانند صدایشان زمانی که پرده دیافراگم تا نشود، با دامنه و قدرت بیشتری منتقل می‌شود.

از این راز خواننده‌ها برای مقتدرانه‌تر و با اعتماد‌به‌نفس‌تر به نظر رسیدن هنگام صحبت با مشتری در پشت تلفن استفاده کنید. صاف بایستید و انرژی و شور و هیجانتان را به بیرون سرازیر کنید.

 

3. یکنواخت صحبت نکنید

از صحبت کردن با تن صدای یکنواخت و کسل‌کننده خودداری کنید. اگرچه تن صدای شما آن چیزی است که صدای شما را می‌سازد، می‌توانید با کمی توجه به آن، ارتباط تلفنی‌تان را بهتر کنید. اطمینان حاصل کنید که تن صدایتان پیامی را که می‌خواهید، به شنونده منتقل می‌کند.

اگر خیلی آهسته صحبت کنید، عبارت «می‌توانید دوباره آن را تکرار کنید؟» را به‌ دفعات خواهید شنید. اگر خیلی بلند حرف بزنید، مشتری مجبور می‌شود گوشی تلفن را از خود دور کند. کمی بلندتر از حد معمول صحبت کنید. همین موضوع این حس را منتقل می‌کند که شما بسیار پر انرژی هستید.

اکثر فروشندگان سریع صحبت می‌کنند. قبل از قطع شدن تلفن از سوی مشتری، با شور و هیجان و علاقه نکات فروش را به گوش مشتری برسانید. آهسته صحبت کردن نیز همان‌قدر می‌تواند بد باشد.

 

4. کم‌تر حرف بزنید… بیشتر گوش دهید

هر چقدر بیشتر به صحبت‌های دیگران گوش دهید، اطلاعات بیشتری کسب می‌کنید. اگر فقط حرف بزنید و نخواهید به چیزی گوش کنید، چیزی دستگیرتان نخواهد شد.

با مطرح کردن یک یا دو سوال شروع کنید و بعد به طرف مقابل اجازه صحبت بدهید. طوری حرف بزنید که در جریان اطلاعات بیشتری درباره‌ مشتری، شرکت، نیازها، خواسته‌ها و اولویت‌های او قرار بگیرید. تنها با امکان صحبت دادن به مشتری می‌توانید این اطلاعات را به دست آورید و بهترین شیوه‌ پاسخ‌گویی به نیازها و برآوردن اولویت‌ها و ارزش‌های مشتری را کشف کنید. به‌ عنوان پاداش این رفتارتان، مشتری از اینکه چقدر شما باهوش و بامعلومات هستید، شگفت‌زده گوشی را می‌گذارد!

 

5. بدنتان را آماده کنید

برای اینکه در فروش تلفنی بهتر و موثرتر عمل کنید، چند تمرین ورزشی گرم‌کننده به‌ منظور آماده کردن بدنتان انجام دهید. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی‌تان، ورزش‌های صورت را انجام دهید، به‌ این‌ ترتیب که عضلات صورتتان را منقبض و سپس رها سازید و دندان‌هایتان را چند بار به هم بفشارید و رها کنید. آهسته خمیازه بکشید تا عضلات گونه‌ها و پوست صورتتان را آماده کنید. چند بار گونه‌هایتان را پر از هوا و خالی کنید. با بالا بردن و پایین انداختن شانه‌ها، انقباض گردن و شانه‌ها را برطرف کنید. انجام چند تمرین کششی برای کل بدن نیز ایده‌ بدی نیست.

 

6. صدایتان را گرم کنید

برای آنکه صدای شما خوب و دلپذیر باشد باید آن را گرم کنید. زمزمه کردن تمرینی عالی برای تارهای صوتی است. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی، کمی حرف بزنید؛ مثلا نقشه شام امشب را با همسرتان بکشید. از بچه‌ها بپرسید برای امروز چه نقشه‌ای دارند. با یک همکار کنار آب‌سردکن اداره گپ کوتاهی بزنید.

 

7. پیش از تماس تمرین کنید

هر فروشنده‌ای از تمرین نوشته‌های اصلی و مکالماتش قبل از برداشتن گوشی تلفن سود زیادی می‌برد. توصیه می‌کنم دست‌کم پانزده دقیقه قبل از هر جلسه تمرین کنید. تمرین را با صدای بلند انجام دهید از اینکه ممکن است همکارانتان شما را دست بیندازند، نگران نباشید؛ آن‌ها زمانی که نتیجه کارتان را در فروش ببینند دیگر نخواهند خندید. این مراحل را کامل تمرین کنید: مقدمه و جملات آغازکننده، نوشته‌ها و دیالوگ‌های جلب مشتری، پیگیری قرار ملاقات‌ها، نوشته‌های پیگیری و بستن قراردادها؛ تمام این موارد را تمرین کنید.

یک جلسه پیگیری تمرینی در پایان هر روز ترتیب دهید. از یک همکار، دوست یا سرپرست دلسوز بخواهید با شما در اجرای این تمرین همکاری کند. اگر زمانی را به‌ طور منظم برای بهبود مهارت‌های فروش تلفنی‌تان در نظر بگیرید، مطمئن باشید در مکالمه تلفنی نیز به‌ عنوان یک حرفه‌ای ماهر ظاهر شوید.

 

8. تلفن‌هایتان را دسته‌بندی کنید

به‌ منظور حداکثر تاثیر و اثربخشی بهینه، تلفن‌ها را دسته‌بندی کنید؛ برای مثال تمام تماس‌های جلب مشتری را در یک چارچوب زمانی -مثلا در دو ساعت اول صبح- بگیرید و سپس روزتان را با یک جلسه‌ اختصاص داده شده به انجام تلفن‌های پیگیری‌ دنبال کنید. دست‌کم ده تلفن مشابه را در یک ردیف قرار دهید و پشت سر هم انجام دهید. با تمرکز بر یک نوع، شما خودتان را بیشتر در منطقه مخصوص زمین‌ بازی قرار می‌دهید و بر مهارت‌ها و قدرت‌های مورد نیاز‌تان برای دست‌یابی به نتیجه‌ تلفنی موفق متمرکز می‌شوید. به‌ محض اینکه تماس‌ها را یک‌به‌یک علامت می‌زنید، متوجه می‌شوید با هر تماس نتایج بهتری کسب می‌کنید.

 

 9. صدای تماس‌هایتان را ضبط کنید

وقتی تماس‌ها را ضبط می‌کنید، نه‌ تنها یک نوار ضبط شده‌ ارزشمند از مکالمه‌ تلفنی‌تان ایجاد می‌کنید -موردی که بعدا هر وقت نیاز داشتید به آن مراجعه می‌کنید- بلکه ابزاری ارزشمند برای ارزیابی خودتان ایجاد می‌کنید. به این موارد دقت کنید: آیا خیلی سریع صحبت کردید؟ خیلی حرف زدید؟ آیا تهاجمی به نظر می‌رسیدید؟ به نظر آماده نبودید؟ طوری به خودتان گوش دهید که انگار یک مشتری گوش می‌دهد. با انجام این کار، روش‌هایی را کشف می‌کنید که با آن‌ها می‌توانید مهارت‌های فروش تلفنی را ارتقا دهید.

 

10. یادداشت کنید

یک بازاریاب تلفنی حرفه‌ای هیچ‌گاه بدون داشتن دفتر و قلم تماس‌ها را آغاز نمی‌کند. تمام نکات مهمی که مشتری می‌گوید را یادداشت کنید. خیلی زشت است که از مشتری سوالی بپرسید که قبلا آن را توضیح داده است یا نام و مشخصات او را مجددا بپرسید. یادداشت خلاصه صحبت‌های مخاطب هم تمرکز شما را افزایش می‌دهد و هم اعتماد مخاطب را جلب می‌کند. همچنین یادداشت کردن باعث می‌شود حرف مخاطب را مدام قطع نکنید. اگر وسط صحبت‌های او چیزی به ذهنتان رسید همان لحظه بیان نکنید، بلکه یادداشت کنید و در زمان مناسب به او بگویید.

 

نویسنده: ژان بقوسیان - آذر جوزی

 منبع:  modiresabz.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

کاشتن بذر تردید در تبلیغ نویسی

 

 

گاهی در تبلیغ‌ نویسی صفحه محصول لازم است به رقیبان بپردازیم؛ مثلا رقیبی کارش خوب نیست و با فریب سعی می‌کند مخاطبان ما را جذب کند. یک مثال ساده بزنیم. برخی از موبایل‌فروش‌ها قیمت موبایلی را 200 هزار تومان کمتر از قیمت واقعی آن اعلام می‌کنند. وقتی درخواست خرید آن موبایل را دارید می‌گویند باید اپلیکیشن‌های لازم را خودمان نصب کنیم، در غیر این‌صورت موبایل را به شما نمی‌فروشیم! برای نصب اپلیکیشن هم 300 هزار تومان دریافت می‌کنند!

افراد زیادی هم در صنعت آموزش وجود دارند که یک محصول آموزشی می‌خرند؛ آن را چند بار مشاهده می‌کنند و بلافاصله محصولی با همان موضوع تولید می‌کنند و تبلیغ می‌کنند تا بفروشند. حالا فرض کنید محصول آموزشی شما را خریداری کرده‌اند و از مطالب آن، یک آموزش ساخته‌اند که کپی مطالب شما است.

سوال این است که چگونه در صفحه محصول خودمان با تبلیغ‌ نویسی حرفه‌ای مخاطبان را متقاعد کنیم کار ما بسیار بهتر و حرفه‌ای تر است و کار رقیبان سوال‌برانگیز است.

 

روش اشتباه تبلیغ‌نویسی: بدگویی از رقیبان

شاید تصمیم بگیریم موضوع را در صفحه محصول توضیح بدهیم و بگوییم برخی از رقیبان موبایل‌فروش ما فریب‌کار هستند و معیارهای اخلاقی را رعایت نمی‌کنند. یا برای برای مثال دوم بگوییم این مدرس جدید بسیار مبتدی و تازه‌کار است و مطالبش را از ما کپی کرده است. این روش‌ها معمولا اوضاع را برای ما بدتر می‌کند. خیلی‌ از مخاطبان فکر خواهند کرد که ما با این افراد مشکل شخصی داریم یا آن‌ها واقعا قوی و مهم شده‌اند که این‌قدر نگران این موضوع هستیم. پس در تبلیغ‌ نویسی حرفه‌ای بهتر است هیچ‌گاه به‌طور مستقیم رقیبان را زیر سوال نبریم.

در ادامه مقاله روشی بسیار حرفه‌ای را توضیح می‌دهیم تا ضعف رقیبان را برملا کنید بدون آن‌که از آن‌ها بدگویی کنید. همچنین به مخاطب نشان بدهید که واقعا به فکرش هستید و نمی‌خواهید در خریدهای خودش متحمل ضرر شود.

 

کاشتن بذر تردید

در تبلیغ‌ نویسی پیشرفته روشی بسیار جالب و حرفه‌ای وجود دارد که نامش «کاشتن بذر تردید» در ذهن مخاطب است. در این روش که یک روش تبلیغات خلاقانه است به‌جای گفتن هر نکته منفی درباره رقیبان، با پرسیدن سوالاتی تامل‌برانگیز مخاطب را به فکر وا می‌داریم تا حقایقی برایش برملا شود که از آن اطلاع ندارد. سپس خودش به این نتیجه می‌رسد که کار رقیبان مشکل دارد و باید به خود شما مراجعه کند.

 

 

مثال اول: آموزش کسب ثروت

فرض کنید شما آموزش کسب ثروت می‌دهید و یکی از رقیبان شما جلوی یک اتومبیل گران چند میلیاردی فیلم تهیه می‌کند تا این ذهنیت را القا کند که خودش ثروتمند است. شما می‌توانید در صفحه محصول خود بنویسید: «آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا برخی از مدرس‌های کسب ثروت همیشه جلوی ماشین می‌ایستند و داخل اتومبیل نمی‌نشینند تا آموزش بدهند!؟» شما با همین یک جمله بذر تردید را در ذهن مخاطب می‌کارید و مخاطب به چیزی فکر می‌کند که شاید تا به حال به آن توجه نکرده بود.

 

 

مثال دوم: همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی

رقیب شما در حال تبلیغ و ثبت‌نام یک همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی است و مطالبش را از شما برداشته و می‌خواهد با ‌نام خودش ارائه کند. شما می‌بینید این رقیب گرامی در چند جای شهر بیلبورد اجاره کرده است. شما کافی است در صفحه محصول بازاریابی اینترنتی خود بنویسید: «آیا عجیب نیست افرادی که ادعا می‌کنند به بازاریابی اینترنتی مسلط هستند چرا خودشان برای بازاریابی از بیلبورد استفاده می‌کنند!؟» همین یک جمله کافی است تا بسیاری از مخاطبان متوجه شوند اصل ماجرا چیست. شما در این جمله نه از خودتان تعریف کرده‌اید و نه به رقیب بی‌احترامی کرده‌اید. فقط از موضوعی تعجب کرده‌اید.

 

مثال سوم: فروشنده عطرهای تقلبی

رقیب شما عطرهای تقلبی می‌فروشد و آن را به‌جای عطر اصل ارائه می‌دهد. برای شکست دادن شما، عطرها را با قیمت پایین‌تری ارائه می‌دهد و ادعا می‌کند عطرهایش اصل هستند. شما می‌توانید به شوخی بنویسید: «برخی از همکاران ما آن‌قدر به فکر مردم هستند که عطر 99 دلاری را تهیه می‌کنند و هزینه حمل آن را هم از خارج، خودشان به عهده می‌گیرند و آن عطر را با قیمت 3000.000 تومان می‌فرشند. اگر کارخانه خارجی سازنده از این همکار ما خرید کند کلی سود خواهد کرد!»

 

 

مثال چهارم: موبایل ارزان

رقیب شما موبایل گلکسی نوت را 500.000 تومان ارزان‌تر از بقیه می‌فروشد. روش کارش این است که مداد اوریجینال را خارج می‌کند و یک مداد قلابی جای آن قرار می‌دهد. شما نمی‌توانید وارد رقابت قیمت شوید. کافی است از روش کاشتن بذر تردید در علم تبلیغ‌ نویسی استفاده کنید. فقط بگویید: «برخی از همکاران قیمت موبایل را پایین‌تر از قیمت واقعی می‌فروشند و عجیب است که همیشه مداد اوریجینال همان گوشی را جداگانه دارند و با قیمت 800 هزار تومان می‌فروشند!»

 

 

پس دیدیم که اغلب بهتر است رقیبان را به‌صورت مستقیم زیر سوال نبرید و از آنان بدگویی نگویید. از روش کاشتن بذر تردید استفاده کنید!

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: modiresabz.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

معرفی سیستم ایمیل مارکتینگ میلرلایت (MailerLite)

یکی از فعالیت‌های مهمی که سایت‌های بزرگ برای رشد کسب‌وکار خود انجام می‌دهند جمع‌آوری اطلاعات کاربران است. این اطلاعات می‌تواند نام و نام خانوادگی، موقعیت مکانی، ایمیل و شماره همراه افراد باشد. برای همین منظور ابزارهایی برای جمع‌آوری این اطلاعات وجود دارد. یکی از این ابزارها، سرویس قدرتمند میلرلایت است که با کمک آن می‌توانیم ایمیل‌های کاربران را به روش‌های مختلفی ذخیره کرد؛ سپس برای آن‌ها ایمیل‌هایی با گرافیک و چیدمان دلخواه ارسال کنیم.

 

میلرلایت چیست؟

یک سرویس قدرتمند برای ارسال انبوه ایمیل که می‌توانید استراتژی‌های ایمیل مارکتینگ (بازاریابی با ایمیل) را به ساده‌ترین شکل اجرا کنید. این سرویس دارای بخش‌های زیادی است که به شما این امکان را می‌دهد تا ایمیل‌های خودکار، ایمیل‌های زمان‌بندی شده و ایمیل‌هایی با ظاهر زیبا (با چیدمان دلخواه) برای کاربران ارسال کنید. همچنین می‌توانید کاربران را در گروه‌های متعددی تقسیم‌بندی کنید تا ایمیل‌ها را به‌صورت هدفمند ارسال کنید.

مثلا اگر کاربری محصولی را خریداری کرد، یک ایمیل خودکار برایش ارسال شود که حاوی کوپن تخفیف 30 درصد باشد یا یک فایل دانلودی رایگان دارید و قصد دارید در ازای دریافت ایمیل، فایل مربوط را برای کاربر ارسال کنید. میلرلایت به ساده‌ترین شکل این کار را برای شما انجام می‌دهد و هر زمان ایمیل کاربر در گروه مورد نظر اضافه شد، فایل مربوطه به‌صورت خودکار ارسال می‌شود.

 

امکانات میلرلایت

 

1. ساخت انواع کمپین به کمک ویرایشگر پیشرفته میلرلایت

در میلرلایت می‌توان هر نوع ایمیلی را چیدمان کرد. یعنی در ایمیل‌های خود می‌توانید به راحتی از تصاویر، ویدیو، انواع تیتر، متن‌ با رنگ‌های متنوع‌، لینک، دکمه، تایمر، آیکون، نقشه گوگل، ویدیو، پست‌های اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و… استفاده کنید. تمامی این امکانات به کمک جابجا کردن المان‌ها توسط موس انجام می‌شود. پس نیازی به هیچ دانش کدنویسی ندارید و هر بخشی که می‌خواهید ایجاد کنید را با موس برمی‌دارید و در نقطه مورد نظر قرار می‌دهید.

البته ویرایشگر پیشرفته میلرلایت امکان نوشتن در حالت HTML‌ را هم دارد و می‌توانید یک قالب اختصاصی با ساختار HTML بسازید اما برای استفاده از ساختار HTML باید زبان HTML را بشناسید تا قالب‌های ایمیل شما استاندارد باشند تا در صفحه نمایش‌ها به درستی دیده شوند. حتی می‌توانید یک ایمیل ساده که حاوی متن است را بسازید و ارسال کنید. بنابراین با استفاده از ویرایش‌گر میلرلایت هر نوع ایمیلی را می‌توانید چیدمان کنید.

 

 

2. ساخت انواع گروه‌های کاربری

یک امکان بسیار عالی برای اینکه ایمیل‌های دریافتی از سایت را در میلرلایت مدیریت کنید، ساخت انواع گروه‌های کاربری در دسته بندی‌های متفاوت است. مثلا گروه‌های کاربران تازه عضو شده، گروه کاربرانی که خرید موفق داشته‌اند، گروه کاربرانی که عضو خبرنامه شده‌اند و هر گروه کاربری که مورد نظر شما است. سپس می‌توانیم در تنظیمات سایت تعریف کنیم ایمیل‌هایی که دریافت می‌شود در کدام‌یک از گروه‌ها قرار گیرند.

اضافه شدن ایمیل‌ها به گروه‌ها در حالت‌های مختلفی می‌تواند انجام شود. هم می‌تواند به‌صورت دستی توسط شخص اضافه شود و هم می‌توان طوری تنظیم کرد که خودکار به گروه‌ها اضافه شوند.

 

 

3. ساخت اتوماسیون

یکی از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین بخش‌های میلرلایت، بخش اتوماسیون است. با استفاده از این قابلیت، ایمیل‌های خودکار، زمان‌بندی‌شده و هوشمند ارسال می‌شوند. مثلا تنظیم می‌کنیم هر زمان کاربری محصول شماره 1 را خریداری کرد،‌ بعد از دو روز، یک ایمیل برایش ارسال شود و محصول شماره 2 را به کاربر پیشنهاد دهد.

حالت‌های مختلفی که در بخش اتوماسیون می‌شود تعریف کرد:

  • اگر ایمیل به گروهی اضافه شد، یک ایمیل به‌صورت خودکار ارسال شود.
  • اگر ایمیل به گروهی اضافه شد، چند ایمیل به‌صورت زمان‌بندی‌شده ارسال شود.
  • اگر ایمیل به گروهی اضافه شد، از فهرست گروه دیگر حذف شود.
  • اگر شخصی محصولی را خریداری کرد، از فهرست یک گروه خاص حذف شود.
  • و…

 

4. سیستم آمارگیری و گزارش‌دهی پیشرفته

گزارش تمامی ایمیل‌ها در میلرلایت ثبت می‌شود و مدیریت سایت به‌راحتی می‌تواند این گزارش‌ها را مشاهده کند و مورد بررسی قرار دهد. نتایجی مانند درصد باز شدن ایمیل‌ها، درصد کلیک شدن لینک‌های داخل ایمیل، تعداد افرادی که لغو اشتراک کرده‌اند، شناسایی موقعیت مکانی افراد و… . بنابراین با مشاهده آماری که میلرلایت به شما می‌دهد می‌توانید با چند آزمون و خطا، ایمیل‌ها را طوری بسازید تا بیشترین بازدید و نرخ تبدیل را در ایمیل مارکتینگ داشته باشند.

 

5. اتصال میلرلایت به سایت‌ها

تمامی موارد بالا بخشی از امکانات میلرلایت است؛ اما این قابلیت‌ها زمانی کار خواهند کرد که سایت شما با سرویس میلرلایت ارتباط داشته باشد و به هم متصل باشند تا بتوانند به درخواست‌های یکدیگر پاسخ صحیح دهند. اتصال میلرلایت به سایت توسط کلیدی که به آن API می‌گویند انجام می‌شود. API یک کد، شامل اعداد و حروف است. زمانی که در میلرلایت یک حساب کاربری می‌سازید، یک API اختصاصی برای شما ساخته می‌شود. این همان کلید و مجوز اتصال میلرلایت به سایت است که در ادامه توضیح داده‌ایم که چطور باید از کلید API استفاده کرد.

 

آیا استفاده از میلرلایت رایگان است؟

میلرلایت، پلن‌های مختلفی برای ارائه خدمات خودش دارد که اولین پلن آن پلن رایگان 1-1000 عضو است. یعنی می‌توانید از خدمات میلرلایت تا 1000 عضو را به‌صورت رایگان استفاده کنید و اگر تعداد اعضای شما بیشتر از 1000 باشد از پلن‌های پولی این سرویس می‌بایست استفاده کنید.

 

آیا ایران توسط میلرلایت تحریم شده است؟

پاسخ این سؤال خیر است. چندی پیش، یک شرکت ایرانی به‌عنوان نماینده میلرلایت در ایران فعالیت می‌کرد و کاربران می‌توانستند واریز‌های ریالی را برای نماینده ایرانی انجام دهند. در حال حاضر شرکتی که نماینده میلرلایت بود به فعالیتش خاتمه داده است و این بدین مفهوم نیست که میلرلایت دیگر به کاربران ایرانی خدمات نمی‌دهد. فقط برای خرید پلن‌ها و تمدید پلن‌های خریداری شده باید واریز دلاری انجام دهید.

 

آموزش اتصال میلرلایت به وردپرس

همان‌طور که اشاره کردیم، برای اتصال میلرلایت به سایت نیاز به کلید API داریم. پس ابتدا به حساب کاربری خود در میلرلایت می‌رویم تا کلید API را یادداشت کنیم. سپس همانند تصویر، وارد بخش Integrations شوید.

 

سپس دکمه «Use» را کلیک کنید. همانند تصویر زیر

 

کلید API را مشاهده می‌کنید. کلید API را کپی کنید.

 

تا اینجا کلید API را از میلرلایت دریافت کردیم. حال باید کلید API‌ را در سایت قرار دهیم. اما سایت ما باید بخشی که بشود کلید API را در آن قرار داد، داشته باشد. برای این منظور از افزونه‌ «هماهنگ‌ساز وردپرس و میلرلایت» استفاده می‌کنیم. توجه داشته باشید این افزونه رایگان نیست و باید آن را خریداری کنید. افزونه معرفی شده را می‌توانید از سایت ژاکت تهیه کنید. پس از نصب افزونه و فعال‌سازی آن، در تنظیمات مربوط به افزونه، بخشی وجود دارد که می‌توانید کلید API را قرار دهید. پس از قرار دادن کلید API، دکمه «ذخیره» را کلیک کنید. اگر تمامی کارها را درست انجام دهید، اتصال برقرار می‌شود. همانند تصویر زیر:

 

زمانی که اتصال سایت و میلرلایت برقرار شد، می‌توانید تنظیمات دیگر را هم مطابق با استراتژی خودتان انجام دهید. مثلا می‌توانید تنظیم کنید اگر کاربران محصول A را خریداری کردند، ایمیلشان در چه گروهی اضافه شود.

افزونه «هماهنگ‌ساز وردپرس و میلرلایت» سازگاری کاملی با فرم‌ساز گرویتی دارد و در بخش پیکربندی GravityForms می‌توانید طوری تنظیم کنید وقتی کاربری فرمی ارسال می‌کنید، ایمیلش در چه گروهی اضافه شود. بنابراین ایمیل‌های کاربران را به اشکال مختلف به گروه‌هایی که در میلرلایت ساختیم اضافه می‌کنیم و در نهایت کمپین‌ها در میلرلایت اجرا می‌شوند.

 

نویسنده: محمدرضا عابدینی - تیم تحریریه مدیرسبز

منبع: سایت modiresabz.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

چگونه با بازاریابی عصبی فروش خود را افزایش دهیم؟

چگونه با بازاریابی عصبی فروش خود را افزایش دهیم؟

بازاریابی عصبی در دنیا مورد استقبال فراوانی قرار گرفته است. neuromarketing بازاریابی است که با توجه به عملکرد مغز و سیستم اعصاب بدن طراحی شده است. شرکت‌های بزرگ بودجه‌های زیادی برای تحقیقات بازاریابی و طراحی سیستم‌های نظرسنجی اختصاص می‌دهند. سپس بر مبنای اطلاعات ارائه‌ شده توسط مخاطبان، اقدام به طراحی و ساخت محصولات جدید می‌کنند. سپس اتفاق بسیار عجیبی می‌افتد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی معیارهای یک محصول ایده‌آل را تعریف کرده‌اند، حاضر به خرید محصول نیستند. آقای مالکولم گلادول در کتاب معروفش با نام «نقطه واژگونی» به این پدیده می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که افراد مختلف هنگام ورود به کافی‌شاپ در نظرسنجی شرکت کردند که قهوه مورد‌ علاقه‌شان چه قهوه‌ای است. اغلب افرادی که در نظرسنجی اعلام کرده بودند به قهوه تلخ و غلیظ علاقه دارند، بعد از چند دقیقه در همان کافی‌شاپ قهوه خود را کاملا شیرین می‌کردند. بنابراین همیشه نمی‌توان به گفته‌های مشتریان اعتماد کرد. گاهی آن‌ها در مورد محصول نظراتی می‌دهند که با خریدهای خودشان تناقض دارد.

 

سه بخش اصلی مغز

همین موضوع ساده با توجه به ساختار مغز چگونه توضیح داده می‌شود؟ مغز سه بخش اساسی دارد که مغز جدید، مغز میانی و مغز قدیم نام دارند. مغز جدید معمولا انجام کارهای تحلیلی و پیچیده را بر عهده دارد. تصمیمات منطقی، آموزش و کارهای ارادی ما با این فرماندهی این بخش مغز انجام می‌شود.

مغز میانی بیشتر با موارد احساسی و همچنین حافظه درگیر است. مغز قدیم عهده‌دار فعالیت‌های اصلی ما برای بقا است؛ مثلا وقتی گرسنه می‌شویم مغز قدیم دستور می‌دهد که به این‌ مورد رسیدگی شود. همچنین فعالیت‌های مانند تنفس و … که برای ادامه حیات ضروری هستند توسط این بخش مغز مدیریت می‌شوند.

نکته بسیار جالب آن است که اغلب تصمیمات غیرارادی و پایه‌ای توسط مغز قدیم گرفته می‌شود. در علم بازاریابی عصبی دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که اغلب تصمیمات خرید نیز توسط همین بخش مغز یعنی مغز قدیم انجام می‌شود. پس اگر با عملکرد مغز قدیم بیشتر آشنا شویم می‌توانیم عملیات بازاریابی را طراحی کنیم که تاثیرگذارتر باشد.

حال به این سوال برگردیم که چرا اغلب افرادی که ادعا می‌کنند قهوه تلخ و غلیظ دوست دارند، قهوه شیرین می‌خورند؟ دلیل آن است که وقتی مورد سوال قرار می‌گیریم معمولا از مغز جدید خود برای پاسخگویی استفاده می‌کنیم و سعی می‌کنیم بهترین و منطقی‌ترین جواب ممکن را ارائه دهیم؛ ولی وقتی در شرایط واقعی می‌خواهیم قهوه بخوریم، مغز قدیم تاثیر بیشتری بر عملکرد ما دارد!

 

ورود به مغز انسان

اگر مشتریان نیازهای واقعی خود را بر زبان نمی‌آورند و همواره نمی‌توان به گفته‌های آنان اعتماد کرد، پس راه‌حل چیست؟ در سال‌های اخیر دستگاه‌هایی با نام fMRI ساخته شده که انواع کوچک و قابل‌ حملی دارد که بر سر انسان نصب می‌شود و می‌تواند از مغز انسان عکس بگیرد. این دستگاه دریچه‌ای را برای ورود به مغز انسان باز کردند. دانشمندان و بازاریابان می‌توانند با بررسی عکس‌های مغر فردی که مثلا در حال تصمیم‌گیری خرید است به دیدگاه موثق‌تر و جدیدتری دست یابند.

اگر خیلی ساده بخواهیم نحوه کار این دستگاه‌ها را درک کنیم، کافی است بدانیم که وقتی قسمت خاصی از مغز تحریک می‌شود، معمولا خون با اکسیژن بیشتر به آن بخش مغز منتقل می‌شود. بنابراین دستگاه‌های fMRI با عکسی‌ که از مغز تهیه می‌کنند، می‌توانند نقاط تحریک شده را مشخص کنند.

بررسی الگوهای مختلف مغز حین انجام فعالیت‌های مختلف ما را به نتایج جالب و جدیدی سوق می‌دهد؛ مثلا از مغز افراد مختلف در حال پرداخت پول در فروشگاه عکس گرفته شده و الگوی به‌ دست آمده با الگوهای دیگر مقایسه شده و نتیجه این بود که الگوی به‌ دست آمده شباهت زیادی با عکس مغز وقتی که بدن در حال تحمل درد است دارد! بنابراین از این آزمایش به نتیجه بسیار جالبی می‌رسیم. فرد وقتی پول پرداخت می‌کند، در مغز، بخش درد تحریک می‌شود و پرداخت پول برای مشتری معمولا دردناک است حتی اگر مشتری این موضوع را بر زبان نیاورد!

بنابراین با انجام آزمایشات مختلف و فراوان به اطلاعاتی دست می‌یابیم که می‌تواند در بازاریابی و فروش بهتر محصولات و خدمات به ما کمک کند.

 

3 نکته مهم درباره مغز قدیم

 

همان‌طور که گفته شد اغلب تصمیمات خرید ما با مغز قدیم انجام می‌شود. پس بسیار مهم است که با عملکرد این بخش مغز بهتر آشنا شویم. هر بخش از سه بخش اصلی مغز بر بخش‌های دیگر تاثیرگذار است.

 

 

 

1. مغز قدیم با احساسات ترغیب می‌شود!

اغلب تصمیمات ما به‌ صورت احساسی گرفته می‌شوند و سپس با منطق توجیه می‌شوند. این جمله کلیشه‌ای در اغلب کتاب‌های بازاریابی موجود است. موضوع مهم‌تر آن است که احساسات ما تحت‌ تاثیر چه مواردی هستند؟ یک عامل مهم و تاثیرگذار اطلاعاتی است که توسط حواس پنجگانه ما وارد مغز می‌شود. شرکت‌های موفق سعی می‌کنند حواس مختلف شخص را در محصول و همین‌طور در بازاریابی خود لحاظ کنند؛ مثلا شرکت اپل حتی بر بسته‌بندی محصولات خود کار می‌کند تا بازکردن بسته محصول احساس خوشایندی بر مخاطب بگذارد؛ مثلا صدای باز شدن جعبه صدایی دلپذیر باشد. آزمایشات مختلفی در فروشگاه‌ها انجام شده و نتایج نشان می‌دهند که پخش یک موسیقی خاص بر تصمیمات خرید مشتریان تاثیر می‌گذارد حتی رایحه‌های مختلف باعث افزایش یا کاهش فروش می‌شوند؛ مثلا در یک لباس‌فروشی استفاده از بوی وانیل باعث دو برابر شدن فروش ماهانه شد! البته می‌توان به‌ طور مفصل درباره دلیل این امر صحبت کرد ولی اگر خیلی خلاصه بگوییم: هر عاملی که باعث ایجاد احساس بهتری در ما شود می‌تواند فرایند تصمیم‌گیری خرید را ساده‌تر کند و باعث شود فرد راحت‌تر تصمیم خود را بگیرد.

 

2. معیار تصمیمات مغز قدیم کسب لذت و آسایش و دوری از درد و ناراحتی است!

دو عامل بسیار پایه‌ای و مهم در تصمیمات ما کسب لذت و دوری از درد است. آفریدگار ما، بدن را طوری خلق کرده تا از آسیب‌های مختلف محافظت شود؛ مثلا وقتی دندان‌درد داریم، مغز قدیم یک وقفه به تمامی تصمیمات ما وارد می‌کند و ما را مجبور می‌کند که برای دوری از این درد اقدام کنیم. همین‌طور معمولا ما به‌ دنبال لذت و آسایش هستیم. اگر این‌طور نبود، غذاهای خوشمزه، کولرهای گازی، اتومبیل‌های گران‌قیمت و … هیچ فروشی نداشتند؛ بنابراین در فروش و بازاریابی بسیاری از محصولات پرداختن به موارد و دلایل منطقی کافی نیست و باید به مخاطب نشان دهیم محصولات و خدمات ما چگونه آن‌ها را از ناراحتی و درد محافظت می‌کند و به کسب آسایش و لذت بیشتر کمک می‌کند. برایان تریسی در کتاب جدید خود «قورباغه را ببوس!» که حدود دو ماه پیش چاپ شده می‌گوید: انگیزاننده دوری از درد و آسیب، 2.5 برابر قدرتمندتر از انگیزاننده کسب لذت است.

 

3. مغز قدیم با تصاویر ارتباط برقرار می‌کند!

65 درصد تمامی اطلاعاتی که به مغز منتقل می‌شوند از طریق بینایی است. تصاویر در بازاریابی اهمیت فراوانی دارند. ما معمولا در بازاریابی فقط بر واژگان تاکید می‌کنیم. واژگان با مغز جدید تحلیل می‌شوند ولی تصوایر با مغز قدیم؛ بنابراین شاید ما در یک جلسه ساعت‌ها صحبت کنیم تا فروشی را انجام دهیم و شخص مقابل با دقت به حرف‌های ما توجه نکند و نتوانیم مذاکره را به نتیجه برسانیم ولی اگر از تصویر مناسبی استفاده کنیم و آن را با مطالب خود همراه کنیم، معمولا تاثیرگذاری بسیار بیشتر می‌شود؛ چون تصاویر می‌توانند توجه مغز قدیم را به خود جلب کنند.

بسیاری از مدیران فکر می‌کنند راهکارهای بازاریابی عصبی فقط برای برندهای بزرگ با بودجه‌های زیاد قابل‌ اجرا هستند؛ ولی اغلب ایده‌ها به‌ راحتی در کسب‌و‌کارهای کوچک هم قابل‌ اجرا هستند. در این مقاله با عملکرد مغز تا حدودی آشنا شدیم. برای آموزش بیشتر در این زمینه می‌توانید کتاب بازاریابی عصبی را مطالعه کنید.

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

بازاریابی عصبی در طراحی محصولات

بازاریابی عصبی به طراحی محصولات بهتر کمک می‌کند. در طراحی محصولات چه نکاتی را لحاظ کنیم تا بیشتر مورد استقبال قرار گیرد؟ اولین نکته آن است که تا جای ممکن از دام جدید و متفاوت بودن بپرهیزید! نوآوری باید بسیار متعادل و به اندازه به کار گرفته شود!

مغز طوری ساخته شده که بلافاصله نسبت به محصولات عجیب و نامرسوم واکنش نشان می‌دهد و از این موارد استقبال می‌کند. بسیاری از «تحقیقات بازار» درباره محصولات جدید به همین دلیل شکست می‌خورد.

 

تولید محصول جدید

اگر می‌خواهید نوشابه گازدار جدیدی با طعم شکلات تولید کنید شاید نتایج تحقیقات بازار نشان دهد که این محصول به شدت جذاب و مورد توجه است.ولی مشتری فقط یک بار برای جدید بودن این محصول حاضر است آن را بیازماید. این موضوع نشان نمی‌دهد که او خریدار همیشگی این نوشابه خواهد بود.

در ایران شرکت‌های تولیدکننده خوراکی بارها این موضوع را آزموده‌اند. یکی از این شرکت‌‌ها با تقلید از یک مدل خارجی، بستنی تند با طعم فلفل تولید کرد. این بستنی به خاطر جدید بودن مورد استقبال زیادی قرار گرفت، ولی این ذوق و شوق اولیه به سرعت از بین رفت. افراد بعد از آزمودن یک محصول جدید اگر رضایت خارق‌العاده‌ای از آن نداشته باشند، پس از مدت کوتاهی خرید محصول جدید را متوقف کرده و به عادت‌های قبلی خود برمی‌گردند.

درست است که جدید بودن باعث جلب توجه می‌شود، ولی آشنا بودن محصول باعث احساس آرامش و راحتی می‌شود. اغلب مشتریان دوست دارند همواره همان محصولات آشنا و قدیمی را تهیه کنند. البته هر محصول جدید و متفاوتی می‌تواند در بازار به موفقیت‌های بزرگ برسد، ولی این کار معمولا توسط کسب‌و‌کارهای کوچک قابل انجام نیست.

برندهای بزرگ با برنامه‌ریزی و برندسازی طولانی مدت می‌توانند به تدریج سلیقه مخاطبان را تغییر دهند و محصولی جدید و متفاوت را به مرور زمان تبدیل به محصولی آشنا سازند.

تحقیقات جالبی که «اثر گُلدی لاک» نام گرفته مشخص می‌کند که نوآوری چه نقشی در سه پارامتر اصلی موفقیت محصول دارد. این سه پارامتر «جلب توجه، یادآوری و علاقه» هستند. محصولاتی که بسیار نوآورانه هستند شاید در جلب توجه موفق باشند، ولی در تثبیت محصول در ذهن و ایجاد علاقه خیلی موفق نیستند. محصولاتی که نوآوری بسیار کمی دارند نیز موفق نمی‌شوند؛ زیرا در جلب توجه شکست می‌خورند.

بنابراین نوآوری متعادل و به اندازه در موفقیت محصولات نقشی کلیدی دارد. محصولات ما نباید آنقدر متفاوت باشد که نتوان به محصولات موجود ربط داد. همچنین نباید آنقدر تکراری و مشابه محصولات موجود باشد که هیچ توجهی را به خود جلب نکند.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

ترفندهای بازاریابی عصبی در قیمت و قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری و اعلام قیمت به مشتری موضوع بسیار حساسی است. اگر در این زمینه حرفه‌ای‌تر شویم سودآوری کسب‌وکارمان افزایش می‌یابد. در این مقاله به ارائه چند نکته می‌پردازیم که نتیجه تحقیقات بازاریابی عصبی است.

 

توجیه قیمت در بازاریابی عصبی

وقتی به مشتری قیمتی را اعلام می‌کنیم باید بلافاصله آن را توجیه کنیم. اگر قیمت ما بیشتر از قیمت مرسوم است یا حتی کم‌تر است، توجیه قیمت باعث افزایش فروش می‌شود. توجیه قیمت حس خوبی در مشتری ایجاد می‌کند و همین حس می‌تواند احتمال خرید را افزایش دهد.

فرض کنید به یک عطرفروشی مراجعه می‌کنید و عطری را انتخاب می‌کنید، سپس فروشنده قیمتی را اعلام می‌کند که بیشتر از توقع شما است. او بلافاصله اضافه می‌کند: این عطر از اسانس خاصی گرفته شده که بسیار کمیاب است و مربوط به یک گیاه خاص است که سال‌ها به عنوان داروی گیاهی استفاده می‌شد و پادشاهان هزاران سال پیش برای داشتن حس آرامش از این گیاه استفاده می‌کردند.

با اینکه این توضیحات دلیل منطقی مستحکمی برای قیمت بالای عطر اراده نمی‌دهد ولی احساس خوبی را ایجاد می‌کند که با خرید این عطر می‌توانیم خاص باشیم.

اگر محصولی که می‌فروشیم ارزان‌تر از قیمت‌های رایج باشد باز به توجیه قیمت نیاز داریم. اگر یک لپ‌تاپ مناسب را با قیمت 5 میلیون تومان می‌فروشیم، همین قیمت پایین می‌تواند شک و تردید ایجاد کند و این ذهنیت را منتقل کند که مشکلی وجود دارد یا کیفیت آن پایین است؛ ولی اگر خریدار ببیند در حال تخلیه و بستن فروشگاه و تغییر شغل هستیم این قیمت پایین به نحوی قابل توجیه است.

شرکت دل گاهی لپ‌تاپ‌های خود را با قیمتی بسیار ارزان به فروش می‌رساند. هرگاه چنین فروش ویژه‌ای برگزار می‌شود دلیل آن اعلام می‌شود؛ مثلا گفته می‌شود که شرکت محصول جدیدی تولید کرده است و انبارها مملو از نمونه قبلی است و برای تخلیه سریع انبار و جایگزینی نمونه جدید، لپ‌تاپ قبلی با قیمت بسیار ارزان فروخته می‌شود.

 

تاثیر قیمت بر کیفیت ذهنی

در یک بیمارستان افرادی که سردرد داشتند را به دو گروه تقسیم کردند و به هر دو گروه همان قرص مُسَکن مشابه را دادند. به گروه اول گفته شد که این مسکن بسیار جدید و گران‌قیمت است و قیمت هر 2.5 دلار است و تاکید کردند که اگر قرص روی زمین بیفتد دیگر نمی‌توانند قرص جایگزین به آن‌ها بدهند.

 به گروه دوم گفته شد این قرص خیلی ارزان است و هر چند تا که بخواهند در اختیارشان قرار می‌گیرد. 85 درصد افراد گروه اول اعلام کردند که سردردشان خوب شده است؛ ولی فقط 61 درصد افراد گروه دوم چنین نظری داشتند!

بنابراین وقتی مشتری محصولات یا خدمات ما را گران‌قیمت و ارزشمند بداند حس بهتری نسبت به آن خواهد داشت. مدتی پیش برای تهیه یک میکروفن یقه‌ای به بازار مراجعه کردم و قیمت‌ محصول بسیار ارزان‌تر از عددی بود که تصور می‌کردم. پیش‌فرض من آن بود که میکروفنی با این قیمت کیفیت خوبی نخواهد داشت. دنبال میکروفن‌های گران‌تر بودم که پیدا نشد. وقتی برگشتم و کیفیت میکروفن را آزمایش کردم بسیار خوب و قابل‌قبول بود، ولی چون قیمت پایینی داشت در لحظه خرید حس خوبی ایجاد نمی‌کرد.

پیش‌فرض اغلب فروشندگان آن است که مشتری همواره به دنبال پایین‌ترین قیمت ممکن است ولی این موضوع همیشه درست نیست. البته افرادی وجود دارند که معیار خرید آن‌ها‌ فقط قیمت پایین باشد ولی چنین مشتریانی معمولا برای مدتی طولانی از ما خرید نخواهند کرد چون دیر یا زود فروشنده دیگری را خواهند یافت که کمی ارزان‌تر از ما می‌فروشد. مشتریانی که تنها دلیل خریدشان از ما قیمت ارزان است معمولا مشتریان سود‌آوری نیستند و باعث رشد کسب‌و‌کارمان نخواهند شد.

 

توجیه قیمت به صورت ملموس و تصویری

فقط موارد ملموس و تصویری توسط مغز قدیم جذب می‌شود. یکی از بهترین روش‌های ملموس توجیه قیمت آن است که خرید مشتری را با خریدی مقایسه کنیم که او به راحتی و بدون نگرانی آن را انجام می‌دهد. گاهی می‌توانیم قیمت محصول را با پول قبض تلفن، هزینه تاکسی، پول یک پیتزا و … مقایسه کنیم. نکته مهم آن است که مبلغ را با موردی مقایسه کنیم که مشتری به راحتی برای آن پول می‌پردازد؛ مثلا اغلب جوانان به پیتزا علاقه دارند و گاهی پیتزا می‌خورند. حال اگر بخواهیم یک کتاب به آن‌ها بفروشیم کافی است مبلغ کتاب را با پول یک پیتزا مقایسه کنیم.

 

تثبیت قیمت مرجع در ذهن

پروفسور دانیل کانمَن آزمایشی انجام داد و از شرکت‌کنندگان پرسید: چند درصد کشورهای آفریقایی عضو سازمان ملل هستند؟ نکته این آزمایش چه بود؟ از گروه اول پرسیده شد: آیا فکر می‌کنید پاسخ بیش از 10 درصد است یا کم‌تر از آن؟ میانگین پاسخ‌ها 25 درصد بود. از گروه دوم پرسیده شد: آیا فکر می‌کنید پاسخ بیش از 65 درصد است یا کم‌تر از آن؟ میانگین پاسخ‌ها 45 درصد بود. همان‌طور که احتمالا حدس زدید اعداد اعلام‌شده نزدیک به عدد مرجع اعلام‌شده در سوال بود.

اگر بخواهید برای گوشی آیفون خود یک قاب بخرید مبلغ 200 هزار تومان شاید بسیار زیاد و ناعادلانه به نظر برسد ولی اگر در حال خرید گوشی آیفون 10 میلیون تومانی هستید، قیمت 200 هزار تومان برای قاب می‌تواند بسیار ارزان به نظر برسد.

اغلب فروش‌های بزرگ با مذاکره به نتیجه می‌رسد و مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای قیمت مرجع اولیه‌ای را اعلام می‌کنند تا در ذهن مشتری نقش ببندد.

 

کاربرد قیمت مرجع در فروش

قبل از ارائه قیمت اصلی محصول به اعداد و ارقام بزرگ‌تری اشاره کنید؛ مثلا نشان دهید که این خرید چقدر می‌تواند باعث صرفه‌جویی شود. فرض کنید می‌خواهید یک چاپگر بفروشید. اگر قبل از گفتن قیمت بتوانید نشان دهید که این چاپگر باعث یک میلیون تومان صرفه‌جویی در سال می‌شود، قیمت 800 هزار تومان بسیار ارزان و مناسب جلوه می‌کند.

 

برداشت مردم از قیمت

آیا حاضرید برای بیمه عمر و سرمایه‌گذاری 200 هزار تومان در سال بپردازید؟ بگذارید پیشنهاد را کمی تغییر دهیم. حاضرید روزی کم‌تر از 1000 تومان بپردازید، یعنی پول یک بربری در روز؟ پیشنهاد دوم برای خیلی از افراد بسیار ارزان و مناسب جلوه می‌کند، در صورتی که پیشنهاد اول شاید گران‌تر به نظر برسد. برداشت مردم از قیمت بسیار اهمیت دارد. ما به عنوان بازاریاب باید بتوانیم مناسب‌ترین پیشنهاد قیمت را ارائه دهیم که برای مشتری کاملا ملموس است و مناسب به نظر می‌رسد.

آیا همیشه بهتر است قیمت را به بازه‌های زمانی کوچک‌تر تقسیم کرده و سپس اعلام کنیم؟ پاسخ منفی است. گاهی وقتی به کسب‌و‌کارها خدماتی می‌فروشیم که به صورت اشتراک یا عضویت است بهتر است قیمت بزرگ‌تری را اعلام کنیم و تاکید کنیم که مثلا تا یک سال می‌توانند از این خدمات استفاده کنند. برای اغلب مدیران لذت‌بخش نیست که زیر تعهد پرداخت ماهیانه بروند؛ مثلا فرض کنید سیستم فکس اینترنتی می‌فروشید. اگر بگویید ماهی فقط 50 هزار تومان بپردازید شاید خیلی از مدیران استقبال نکنند چون تعهد ماهانه ایجاد می‌کند؛ ولی کافی است بگویید 600 هزار تومان بپردازید و یک سال از خدمات ما استفاده کنید و در صورت رضایت آن را برای یک سال دیگر تمدید کنید.

 

استفاده از قیمت‌های دقیق

در قیمت‌گذاری محصولات از قیمت‌های دقیق استفاده کنید. هیچ‌گاه قیمت محصولی را 20 هزار تومان قرار ندهید و تا آنجا که ممکن است به هیچ‌ وجه تخفیف ندهید. همین قیمت‌های دقیق معمولا باعث می‌شود توقع تخفیف کم‌تر شود. این موضوع را در سایت مدیرسبز آزمایش کردیم. وقتی قیمت یک سی‌دی آموزشی 15.000 تومان است، افرادی برای خرید محصول تماس تلفنی می‌گیرند توقع تخفیفی بسیار زیادی دارند. آن‌ها حتی درخواست 3000 تومان تخفیف می‌کنند؛ ولی وقتی قیمت همان محصول را به 14800 تومان کاهش می‌دهیم توقع تخفیف بسیار کم‌تر می‌شود. افراد شجاع گاهی درخواست 800 تومان تخفیف می‌دهند.

آیا توجه کردید که قیمت محصول را 200 تومان کاهش دادیم و بر خلاف تصور سود بیشتر شد؟ تخفیف‌های بی‌مورد یکی از بزرگ‌ترین هزینه‌ها هستند و با کاهش این مورد می‌توانید سود بیشتری کسب کنید.

قیمت‌های دقیق همچنین حس بهتری به مشتری انتقال می‌دهد. قیمت‌های غیر دقیق مانند 50 هزار تومان این ذهنیت را ایجاد می‌کند که برای قیمت‌گذاری هیچ محاسبه دقیقی انجام نشده و فروشنده سود بسیار زیادی می‌برد.

فرمول مشخصی برای خود تعریف کنید و قیمت‌گذاری را با آن فرمول انجام دهید تا هرگاه مشتری دلیل آن قیمت خاص را پرسید بتوانید برایش توضیح قانع‌کننده‌ای ارائه دهید.

 

تعداد صفرها

آزمایش جالبی در سایت مدیرسبز انجام داده‌ایم که مربوط به نوشتن قیمت محصولات در صفحه محصول است. قیمت‌ محصولات در ایران اغلب چندین صفر دارد؛ مثلا قیمت یک کتاب 90000 ریال است. وقتی قیمت‌ها را از ریال به تومان تبدیل می‌کنیم استقبال و خرید بیشتر می‌شود! همچنین وقتی به جای 9000 تومان می‌نویسیم «9 هزار تومان» باز فروش بیشتر می‌شود. وقتی می‌خواهید قیمت محصولی را به نمایش بگذارید از حداقل صفر ممکن استفاده کنید. وقتی می‌خواهید هدیه‌ای به محصول اضافه کنید صفرها را بنویسید؛ مثلا بنویسید ثبت‌نام کنندگان این همایش یک کتاب جدید به مبلغ 90000 ریال هدیه می‌گیرند. همچنین در نشان دادن هزینه‌هایی که شما می‌پردازید از صفر استفاده کنید؛ مثلا بنویسید: هزینه پست این کتاب 30000 ریال است که توسط ما پرداخته می‌شود!

 

نویسنده: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

3 ایده بازاریابی عصبی برای موفقیت وبسایت

بازاریابی عصبی چیست؟

علمی است که به عملکرد مغز و ارتباط آن با تصمیم‌های خرید می‌پردازد. بسیاری بازاریابی عصبی را فقط موضوعی جذاب و تئوری می‌دانند. حدود یک سال است که به طور جدی ایده‌های بازاریابی عصبی را در دنیای وب اجرا می‌کنم و نتایج ملموس آن را به چشم می‌بینم. مطالب این مقاله نکاتی از روش‌های مطرح‌شده در کارگاهی است که چندین بار برای صاحبان سایت برگزار کرده‌ام.

 

1. درخواست‌های کوچک

طبق آزمایشات neuromarketing وقتی افراد ابتدا با درخواست بسیار منطقی و کوچکی از طرف ما مواجه می‌شوند، احتمال قبول درخواست بعدی افزایش می‌یابد! شما می‌توانید به راحتی این مورد را در دنیای واقعی بیازمایید. کافی است به یک مکان پرتردد بروید و از افراد در حال عبور آدرسی را بپرسید. سعی کنید آدرس طولانی و پیچیده باشد. بسیاری با دیدن آدرس طولانی ترجیح می‌دهند با یک معذرت‌خواهی از کمک به شما طفره بروند. این آزمایش را کمی تغییر دهید. از افراد بپرسید: «ببخشید ساعت چند است؟» سپس بلافاصله پس از آنکه پاسخ این درخواست کوچک را دادند درخواست اصلی خود را مطرح کنید و از آن‌ها بخواهید در پیدا کردن آدرس به شما کمک کنند. نکته جالبی که خواهید دید آن است که اغلب افرادی که حاضر می‌شوند زمان کنونی را به شما بگویند در پیدا کردن آدرس نیز به شما کمک خواهند کرد!

حال چگونه می‌توانیم از این ایده ساده در دنیای وب استفاده کنیم؟ همان‌طور که می‌دانید یکی از کلیدی‌ترین کارهای وب‌سایت ترغیب افراد به ثبت‌نام در سایت است. شاید برای ثبت‌نام در سایت مایل هستید اطلاعات زیادی از بازدیدکننده دریافت کنید. کافی است این کار را در دو مرحله انجام دهید. در فرم ثبت‌نام کم‌ترین اطلاعات ممکن را دریافت کنید؛ مثلا می‌توانید فقط نام، آدرس ایمیل و رمز را دریافت کنید. سپس وقتی این اطلاعات تکمیل شد بازدیدکننده را به صفحه دیگری هدایت کنید که از او تشکر می‌کند و توضیح می‌دهد ثبت‌نام با موفقیت انجام شد. سپس در همان صفحه از او بخواهید برای کمک به شما چند مشخصه دیگر مانند شهر، شغل، تحصیلات و … را وارد کند. اغلب مردم به راحتی این کار را انجام می‌دهند؛ ولی اگر تمام اطلاعات را در اولین فرم درخواست کنید، عده قابل‌ توجهی از ثبت‌نام منصرف می‌شوند. بسیاری از سایت‌های معروف و پر مخاطب دنیا و همین‌طور رسانه‌های اجتماعی از این روش استفاده می‌کنند.

همین‌طور برای افزایش فروش محصولات سایت کافی است از اعضا درخواست کوچک و معقولی داشته باشید؛ مثلا ایمیلی به اعضا بفرستید و از آن‌ها بخواهید یک کاتالوگ یا بروشور رایگان دانلود کنند. سپس چند روز بعد درخواست بزرگ‌تر یا درخواست خرید را مطرح کنید. تعداد خریدها افزایش خواهد یافت. حالت ایده‌آل آن است که چندین درخواست کوچک متوالی داشته باشید و سپس درخواست اصلی را مطرح کنید.

این ایده در نهایت سادگی بسیار کاربردی و قدرتمند است و تا به حال از این روش برای فروش هزاران کتاب و محصول آموزشی استفاده کرده‌ام و نتایج آن را دیده‌ام.

 

2. انتخاب هوشمندانه عکس‌های سایت

اغلب دارندگان سایت در انتخاب عکس برای صفحات سایت بسیار سطحی عمل می‌کنند. انتخاب عکس‌های مناسب برای سایت تاثیر زیادی بر مخاطب می‌گذارد. بازدیدکننده با دیدن چند عکس تصمیم می‌گیرد که آیا سایت قابل‌ اعتماد است یا خیر؟ آیا می‌توان آنقدر اعتماد کرد که خرید انجام داد؟ حتما برای شما هم پیش آمده که به سایتی مراجعه می‌کنید و احساس می‌کنید سایت جعلی است یا نمی‌توان به آن اعتماد کرد. حتی شاید دلیل آن را نتوانید برای دوستتان توضیح دهید.

مغز به سه بخش مهم تقسیم می‌شود. مغز قدیم بخشی است که تصمیم‌گیری‌های بقا را می‌گیرد؛ مثلا باعث می‌شود همیشه نفس بکشیم و این موضوع فراموش نشود! «تشابه» بلافاصله مغز قدیم را به خود جلب می‌کند. فرض کنید در خیابانی در حال قدم زدن هستید و کاملا در افکار خود غرق هستید. اگر از روبه‌رو فردی عبور کند که بسیار شبیه شما است بلافاصله توجه شما جلب می‌شود و مغز دستوری صادر می‌کند که این مورد خاص نیاز به توجه دارد.

مهم‌ترین موضوعی که باید در انتخاب عکس‌های سایت رعایت شود، «تشابه» است. در انتخاب عکس‌ها وسواس بیشتری به خرج بدهید. بدترین گزینه ممکن یک جست‌وجوی ساده در گوگل و انتخاب چند عکس خارجی است که هیچ تشابهی به شرایط واقعی بازدیدکننده ندارد. فرض کنید همایشی درباره موفقیت در کسب‌و‌کار برگزار می‌کنید. اگر عکسی که استفاده می‌کنید عکس یک مدیر با موهایی قهوه‌ای با کت و شلوار خاکستری و کراوات قرمز باشد که به هوا پریده و در آن لحظه از او عکس گرفته شده، لطمه بزرگی به موفقیت کارتان وارد می‌کنید. یک مدیر ایرانی با نگاه کردن این عکس هیچ تشابهی احساس نمی‌کند. بلافاصله این ذهنیت ایجاد می‌شود که این سایت و این همایش جعلی است و به نوعی کپی سایت یا همایش دیگری است.

اگر تشابه وجود نداشته باشد، جلب توجه بسیار کمتر است. اگر به جای این عکس، از تصویر یک مدیر ایرانی در شرکتش استفاده کنیم، عکسی که بسیار شبیه به شرایط واقعی بازدیدکننده سایت است، احتمال ایجاد ارتباط بسیار بیشتر است.

اغلب سایت‌ها وقتی درباره محل کار صحبت می‌کنند از عکسی استفاده می‌کنند یک دفتر کار رویایی در طبقه صدم یک برج است که منظره تمام شهر از آنجا دیده می‌شود و از مبلمان و تجهیزاتی استفاده شده که هیچ تشابهی به شرایط واقعی بازدیدکنندگان ندارد. فکر می‌کنید چند درصد از خوانندگان همین مقاله چنین دفتری دارند؟ و آیا با چنین عکسی ارتباط برقرار می‌کنند؟ فرض کنید کار سایتی که از این عکس استفاده کرده مبلمان و دکوراسیون اداری است. آیا به چنین سایتی اعتماد می‌کنید؟ یا شاید احساس کنید این سایت به نوعی جعلی و غیرواقعی است؟

بنابراین اگر خلاصه بگوییم در سایت از عکس‌هایی استفاده کنید که با شرایط واقعی بازدیدکننده تشابه دارد و تا حد امکان از عکس‌های خارجی استفاده نکنید. عکسی که با دوربین خودتان و با کیفیتی معمولی تهیه شده باشد بسیار ارزشمندتر از عکسی غیر واقعی و باکیفیت است!

 

3. تایید جمع

دلیل بسیاری از تصمیمات و کارهای ما تایید دیگران است. اگر به دو رستوران کنار هم مراجعه کنید و ببینید اولی بسیار معمولی‌تر و کوچک‌تر است و پر از مشتری است و رستوران کناری بسیار تمیزتر و مناسب‌تر ولی خالی از میهمان است، اگر فرد بسیار شجاعی نباشید به رستوران اول مراجعه می‌کنید.

ما اغلب دوست داریم خریدهایی را انجام دهیم که مورد تایید دیگران و به خصوص اطرافیان باشد. فرض کنید می‌خواهید از سالن مترو خارج شوید و اولین بار است که آنجا قرار گرفته‌اید. آیا بیشتر به تابلوها توجه می‌کنید یا سیل جمعیتی که با سرعت به سمت مشخصی حرکت می‌کنند؟ ما هیچ‌گاه دوست نداریم تنها خریدار یک محصول باشیم. تصمیمات خرید ما به شدت متاثر از دیدگاه‌های دیگران است. اغلب کسانی که گوشی آیفون می‌خرند به هیچ‌ وجه به امکانات فنی آن گوشی نیازمند نیستند، بلکه می‌خواهند مورد تایید جمع باشند. اگر به همین افراد یک گوشی بی‌نام و نشان پیشنهاد شود که دقیقا همان کیفیت و امکانات را داشته باشد و قیمتی بسیار مناسب‌تر داشته باشد، بعید است قبول کنند.

حال چگونه از این ایده در وب‌سایت استفاده کنیم؟ سعی کنیم در وب‌سایت خود نشان دهیم که افراد دیگری وجود دارند که قبلا به این سایت مراجعه کرده‌اند و حتی خرید کرده‌اند. فرض کنید به یک سایت آموزش گیتار مراجعه می‌کنید و یک فایل رایگان می‌بینید که بیش از 300 هزار بار دانلود شده است. به روشی پی می‌برید این عدد واقعی است. آیا دیدگاه شما نسبت به این سایت بهتر نمی‌شود؟ با خود فکر می‌کنید فایل آموزشی‌ که بیش از 300 هزار بار دانلود شده حتما خوب و مفید است!

ما به عنوان صاحب سایت معمولا تا حدی از تایید دیگران برخوردار هستیم. بازدیدکنندگان و خریدارانی داریم که از سایت ما لذت می‌برند و راضی و خشنود هستند. نکته مهم آن است که آیا این موضوع را به بازدیدکنندگان جدید نشان می‌دهیم؟

ما به هر روش ممکن باید سعی کنیم نظرات بازدیدکننده‌های قبلی را به افراد جدید منتقل کنیم. آیا تا به حال دقت کرده‌اید که وقتی یک سایت پرفروش‌ترین محصول خود را نمایش می‌دهد و تاکید می‌کند که این مورد پرفروش‌ترین است، در واقع چه کاری انجام می‌دهد؟ این سایت نظر بازدیدکنندگان قبلی را به بازدیدکننده جدید نشان می‌دهد و اعلام می‌کند که از دید افراد قبلی این محصول بهترین محصول است.

نکته مهم آن است که برای نشان دادن تایید جمع بیشتر تلاش کنیم؛ مثلا می‌توانیم نظرات مشتریان قبلی را در صفحه محصول نمایش دهیم. امتیازی که مشتریان به این محصول داده‌اند را نیز نشان دهیم. اگر ارائه آمار فروش مشکلی ایجاد نمی‌کند حتی می‌توانیم تعداد فروش محصولات را نمایش دهیم. این تعداد می‌تواند فروش در همان ماه باشد یا شاید بهتر باشد تعداد تمام فروش‌ها باشد؛ بنابراین به هر طریقی سعی کنیم نشان دهیم که دیگران درباره سایت ما و محصولات چه دیدگاهی دارند. این کار بسیار ارزشمندتر از توضیحاتی است که ما به عنوان صاحب سایت می‌نویسیم.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

5 روش برای کاهش رتبه الکسا

چگونه رتبه الکسا را کاهش بدهیم؟

رتبه الکسا معیار مهمی برای وب‌سایت‌ها است و به نحوی میزان محبوبیت سایت را نشان می‌دهد. سایت alexa.com به تمام وب‌سایت‌ها عددی را اختصاص داده که اصطلاحا رتبه الکسا نام گرفته است. اگر تبلیغ‌کننده‌ای بخواهد در سایت شما تبلیغ کند یا حتی بازدیدکننده‌ای که می‌خواهد از سایت شما خریدی انجام دهد احتمالا رتبه الکسای سایت شما را چک می‌کند؛ پس بهبود این رتبه می‌تواند تاثیر مثبتی بر موفقیت و درآمد سایت داشته باشد.


 

رتبه آلکسا چیست؟

رتبه آلکسا یا  Alexa rank عددی است که میزان محبوبیت نسبی سایت شما را نسبت به سایت‌های دیگر نشان می‌دهد. با توجه به این تعریف متوجه می‌شویم که رتبه آلکسا نه تنها به میزان ترافیک سایت خودمان بستگی دارد، بلکه تغییراتی در ترافیک سایت‌های دیگر می‌تواند بر رتبه آلکسای سایت ما تاثیر بگذارد.

هرچه این عدد کوچک‌تر باشد سایت ما موفق‌تر و محبوبتر است. پس منظور از بهبود رتبه الکسا در واقع کاهش رتبه الکسا است. اگر رتبه آلکسای سایتی 1000 است، یعنی 999 سایت دیگر وجود دارند که مخاطبان بیشتری دارند. البته در سایت آلکسا، هم می‌توانیم رتبه جهانی سایت را ببینیم و هم رتبه الکسا ایران. اگر رتبه سایت ما در ایران 350 است، یعنی 349 سایت دیگر وجود دارند که در ایران محبوب‌تر هستند. هدف ما کاهش رتبه الکسا ایران است. میزان محبوبیت نیز بر حسب تعداد بازدیدکننده‌ها در روز و همین‌طور میانگین تعداد صفحات بازدیدشده محاسبه می‌شود. پس ممکن است دو سایت در روز دقیقا 1000 بازدیدکننده داشته باشند، ولی رتبه آلکسای بسیار متفاوتی داشته باشند، چون در یکی از سایت‌ها هر بازدیدکننده فقط 2 صفحه سایت را مشاهده می‌کند و در سایت دیگر هر بازدیدکننده 10 صفحه را مشاهده می‌کند.
نکته دیگر آن است که رتبه آلکسا با توجه به میانگین رتبه سه ماه اخیر نمایش داده می‌شود. پس اگر یک روز ترافیک خیلی زیادی را روانه سایت کردید توقع نداشته باشید بلافاصله تاثیر بزرگی بر رتبه آلکسای سایت داشته باشد.


 

چگونه بفهمیم رتبه آلکسای سایت ما چند است؟

یکی از ساده‌ترین راه‌ها نصب «تولبار آلکسا» است. این افزونه بر کروم، فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر نصب می‌شود و در نوار بالای مرورگر دکمه‌ای را اضافه می‌کند که با کلیک بر دکمه، می‌توان بلافاصله رتبه سایت در حال بازدید و مشخصات مهم دیگر آن را دید. برای نصب این ابزار رایگان آلکسا کافی است در گوگل عبارت Alexa toolbar را جستجو کنید و آن را بر مرورگر خود نصب کنید.

راه دیگر آن است که به این آدرس بروید و نام سایت مورد نظر را وارد کنید تا رتبه آلکسای سایت را ببینید. https://www.alexa.com/siteinfo

 


کاهش رتبه الکسا
 

5 روش برای کاهش رتبه الکسا

 

1. تولید محتوای داغ

بسیاری از وب‌مسترها برای سایت محتوا تولید می‌کنند، ولی قبل از تولید محتوا به اندازه کافی تحقیق نمی‌کنند که چه موضوع‌هایی داغ هستند و برای بازدیدکنندگان سایت جذاب‌تر خواهند بود. محتوای جذاب باعث می‌شود بازدیدکننده تصمیم بگیرد چند بار در هفته به سایت سر بزند و همین موضوع رتبه آلکسای سایت شما را بهبود می‌دهد.

 

2. افزایش ترافیک سایت

از هر فرصت کوچکی برای  افزایش ترافیک سایت استفاده کنید؛ مثلا هرگاه مطلب جدیدی در سایت منتشر می‌کنید این موضوع را در رسانه‌های اجتماعی اعلام کنید. اگر سیستم ایمیل مارکتینگ دارید، سعی کنید حداقل هفته‌ای یک ایمیل جدید بفرستید و کاربران را به سایت هدایت کنید. همچنین با بهبود رتبه سایت در گوگل یا سئو، افراد بیشتری به سایت شما هدایت خواهند شد. حتی گاهی لازم است برای بهبود رتبه آلکسای سایت، پول خرج کنید و در سایت‌های دیگر تبلیغ کنید تا بازدیدکننده‌ها بیشتر شوند.

 

3. افزایش تعداد صفحات مشاهده شده توسط هر بازدیدکننده

یکی از ساده‌ترین و بهترین راه‌ها برای بهبود رتبه الکسا آن است که کاری کنیم هر بازدیدکننده صفحات بیشتری از سایت را مشاهده کند؛ در این صورت با همان ترافیک همیشگی، می‌توان رتبه بهتری کسب کرد. برای این کار می‌توان از پلاگین‌ها و ابزارهایی استفاده کرد که مثلا بین محتوای مقالات، پیشنهاد خواندن مقالات مرتبط دیگر را می‌دهد. همچنین می‌توانیم در متن مقالات و محصولات لینک‌هایی به صفحه‌های دیگر سایت بدهیم. پلاگین Inline Related Posts یکی از ابزارهای وردپرس است که می‌تواند بر بهبود رتبه آلکسا تاثیر مثبتی بگذارد.

 

4. نصب Alexa Toolbar

سایت آلکسا نمی‌تواند ترافیک سایت‌ها را با دقت تخمین بزند. اگر بر مرورگر شما تولبار آلکسا نصب باشد و از همان مرورگر سایت خودتان را مشاهده می‌کنید، همین موضوع باعث می‌شود اطلاعات بازدید سایت شما از کامپیوتر خودتان برای آلکسا ارسال شود و تاثیر مثبتی بر بهبود رتبه سایت شما خواهد گذاشت. پس همین الان Alexa Toolbar را نصب کنید.

 

5. بهبود سئو سایت

اگر بر بهبود سئو سایت و افزایش رتبه سایت در گوگل کار کنیم، ترافیک رایگان بیشتری از طریق گوگل به سایت ما سرازیر می‌شود. همین موضوع باعث کاهش رتبه الکسا سایت می‌شود. البته این راهکار نیاز به زمان دارد و نمی‌توان توقع کاهش سریع رتبه الکسا را داشت، ولی راهکاری پایدار و ارزشمند است که در درازمدت تاثیر خودش را نشان خواهد داد.


مسلما بهبود رتبه الکسا مهم‌ترین نگرانی یک وب‌مستر نیست، ولی خوب است به‌ عنوان یکی از معیارهای کلیدی سنجش وضعیت سایت، این عدد را هم مد نظر قرار بدهیم و در جهت بهبود آن بکوشیم.

 


نویسنده: ژان بقوسیان


منبع: سایت modiresabz.com

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

چگونه کتاب بنویسیم؟ فقط در 30 روز!

به شما تبریک می‌گویم. قرار است به‌زودی نویسنده کتاب شوید. حتی شاید ماه بعد نوشتن کتابتان تمام شده باشد! اگر این موضوع برایتان جذاب است به خواندن این مقاله ادامه بدهید! در این مقاله تمامی مراحل نوشتن کتاب تا چاپ قدم به قدم توضیح داده می‌شود.

 

هدف از نوشتن کتاب

یکی از سوالات مهم قبل از نوشتن کتاب آن است که هدف از نوشتن کتاب چیست. در زنجیره محصولات، کتاب می‌تواند جزو محصولات ارزان شما باشد. حتی می‌تواند محصولی رایگان باشد! یک استراتژی بسیار عالی این است که به کتاب به‌عنوان محصولی برای ایجاد سود نگاه نکنیم! اگر تعداد زیادی از کتابمان را حتی با قیمت تمام شده بفروشیم، مسیر تبدیل شدن به مدرس مرجع را با سرعت بسیار بیشتری طی خواهیم کرد. کسانی که با خواندن کتاب، به آموزش‌های ما علاقه‌مند می‌شوند، خیلی راحت حاضر می‌شوند مبالغ بسیار بیشتری بپردازند و از آموزش‌های تخصصی‌تر ما استفاده کنند.

حتی می‌توانید در خود کتاب، تبلیغ محصولات دیگر را انجام دهید و مثلا توصیه کنید یک ویدیوی آموزشی را تهیه کنند. به این ترتیب کتاب ابزاری عالی برای بازاریابی آن فیلم آموزشی خواهد بود. پس یکی از قوی‌ترین استراتژی‌ها این است که کتاب را با سود بسیار ناچیزی بفروشید و از آن به‌عنوان ابزاری برای بازاریابی محصولات و خدمات گران‌تر استفاده کنید.

 

مراحل تولید کتاب

 

چگونه کتاب بنویسیم

مراحل نوشتن کتاب توسط نویسنده

امیدوارم با توضیحاتی که دادم انگیزه کافی ایجاد شده باشد تا پروژه نوشتن کتابتان را هرچه زودتر شروع کنید. برای نوشتن و انتشار کتاب باید کارهایی انجام شود.
بخشی از کارها را شما به‌عنوان نویسنده انجام می‌دهید و برخی دیگر را ناشر شما. البته خودتان می‌توانید هم ناشر باشید و هم مولف؛ ولی شاید برای شروع، گزینه راحت‌تر این باشد که فقط بر نوشتن تمرکز کنید و انتشار کتاب را به یک ناشر واگذار کنید.

چهار مرحله از کار باید توسط شما یا تیمتان انجام شود، قبل از اینکه کتاب به ناشر تحویل داده شود.

 

1. نوشتن متن کتاب

بهتر است نوشتن متن کتاب را با تایپ در نرم‌افزار ورد انجام دهید. کل کتاب را در یک فایل ننویسید. برای هر فصل یک فایل جدید ورد باز کنید و مطالب آن فصل را بنویسید. یک فایل را هم به صفحات اولیه کتاب و فهرست و مقدمه اختصاص بدهید. هنگام نوشتن کتاب بهتر است بر جزئیات و اشتباهات نگارشی و … کمتر تمرکز کنید چون سرعت نوشتن را کاهش می‌دهد. بعدا می‌توان این موارد را تصحیح کرد.

 

2. ویرایش

بعد از نوشتن متن، نوبت ویرایش است. ویرایش کتاب کاری تخصصی است. باید نکات لازم را یاد بگیرید یا این کار را به یک ویراستار حرفه‌ای محول کنید. در این مرحله، جملات ساده‌تر و قابل‌فهم‌تر می‌شوند. همچنین اشتباهات املایی، نگارشی، نقطه‌گذاری و … تصحیح می‌شود.

البته توجه کنید که پس از تصحیح متن توسط نرم‌افزار لازم است ویرایش بیشتری انجام شود. این نرم‌افزار بخش عمده‌ای از کار ویرایش را انجام می‌دهد، ولی در هر صورت متن باید توسط شما یا یک متخصص، نهایی شود.

 

3. صفحه‌آرایی

مرحله بعدی صفحه‌آرایی کتاب است. منظور از صفحه‌آرایی تبدیل کردن متن به قالب کتاب است. در صفحه‌آرایی دقیقا نسخه نهایی قابل چاپ را درست می‌کنیم. ابعاد کتاب را تعریف می‌کنیم. شماره صفحات و عکس‌ها را اضافه می‌کنیم و کارهای دیگری که کتاب را آماده چاپ می‌سازد.
صفحه‌آرایی را می‌توان با نرم‌افزار ورد انجام داد، ولی افراد حرفه‌ای از نرم‌افزار Adobe InDesign استفاده می‌کنند.
نکات ریزی وجود دارد که باید هنگام صفحه‌آرایی رعایت شود؛ مثلا بهتر است اولین صفحه هر فصل در صفحات فرد قرار گیرد. همچنین اولین سطر یک صفحه نباید نصفه باشد. فاصله عمودی خطوط هم مهم است و در زیبایی متن بسیار اهمیت دارد.

در نهایت از کتاب با فرمت پی‌دی‌اف خروجی گرفته می‌شود. این خروجی فایلی است که برای چاپ کتاب در چاپخانه استفاده خواهد شد.

 

4. طراحی جلد

طراحی جلد معمولا با نرم‌افزار فتوشاپ انجام می‌شود. جلد کتاب سه قسمت دارد. جلد، عطف و پشت جلد. منظور از عطف قسمتی از جلد است که جلد و پشت جلد را به هم متصل می‌کند. چون ضخامت کتاب‌ها متفاوت است، ضخامت عطف با توجه به تعداد صفحات تعیین می‌شود. وقتی کتاب در کتابخانه قرار می‌گیرد جلد و پشت جلد دیده نمی‌شود و فقط قسمت عطف آن دیده می‌شود. در طراحی جلد کتاب معمولا یک فایل مسطح طراحی می‌شود که جلد، عطف و پشت جلد روی آن قرار دارد.

برخی از ناشران شاید خودشان کارهای ویرایش، صفحه‌آرایی و طراحی جلد را به‌عهده بگیرند. آن‌ها اغلب معیارهای مشخصی دارند که باید در طراحی جلد و صفحه‌آرایی رعایت شود.
پس باید یک تصمیم مهم بگیرید. آیا می‌خواهید سلیقه‌های شما دقیقا اعمال شود؟ یا ناشر طراحی جلد و صفحه‌آرایی را با معیارهای خودش انجام دهد؟ من ترجیح می‌دهم تمام مراحلی که گفتم توسط خودمان انجام شود.

پس از انجام مراحلی که توضیح دادم، فایل پی‌دی‌اف نهایی کتاب را همراه فایل فتوشاپ جلد به ناشر تحویل می‌دهید تا کارهای بعدی را انجام دهد. ناشر شما 4 کار مهم انجام می‌دهد.

 

مراحل تولید کتاب توسط ناشر

1. ثبت در کتابخانه ملی

اولین کار ناشر ثبت کتاب شما در کتابخانه ملی ایران است. هر کتابی در جهان یک کد یا شماره استاندارد دارد که شابک نامیده می‌شود. قبلا ناشر به شما یک شماره «شابک» داده است و این شماره را در صفحات ابتدایی کتاب در بخش شناسنامه کتاب درج کرده‌اید؛ مثلا شماره شابک کتاب «مدرس مرجع» 9786002741479 است.

ثبت کتاب در کتابخانه ملی که توسط ناشر انجام می‌شود، فرایندی آنلاین است و در سایت کتابخانه ملی با آدرس nlai.ir انجام می‌شود. هنگام ثبت کتاب اطلاعات نویسنده هم ثبت می‌شود، اطلاعاتی مانند سال تولد، کد ملی و …

 

2. تایید وزارت ارشاد

پس از ثبت کتاب توسط کتابخانه ملی، نسخه نهایی کتاب برای وزارت ارشاد ارسال می‌شود تا بررسی شود. این فرایند هم با توجه به محتوای کتاب شاید تا چند هفته طول بکشد. پس از اینکه کتاب توسط وزارت ارشاد تایید شد، دیگر نباید کوچک‌ترین تغییری در محتوای آن ایجاد کنید. اکنون ناشر می‌تواند با مجوزی که از وزارت ارشاد گرفته کتابتان را برای چاپ به چاپخانه تحویل بدهد.

 

3. چاپ کتاب

چاپخانه‌ها فقط زمانی حق دارند کتاب را چاپ کنند که مجوز وزارت ارشاد آن صادر شده باشد. تیراژ کتاب در قیمت تمام‌ شده کتاب بسیار موثر است. شاید کمترین تیراژ مناسب 2000 نسخه باشد. اگر بخواهید از کتابتان 1000 نسخه چاپ کنید، قیمت تمام شده هر کتاب افزایش چشم‌گیری خواهد داشت.
البته امکان چاپ دیجیتال هم وجود دارد و می‌توان کتاب را حتی با تیراژ 10 عدد چاپ کرد؛ ولی یادتان باشد شما می‌خواهید مدرس مرجع شوید! پس از همین الان سعی کنید کتاب را به تعداد کافی چاپ کنید.
چاپ کتاب حدود یک هفته تا ده روز طول می‌کشد. البته چاپ احتمالا در یک یا دو روز انجام می‌شود؛ ولی برای صحافی کتاب‌ها به چند روز زمان نیاز است.

 

4. اعلام وصول

مرحله آخر کار که توسط ناشر انجام می‌شود «اعلام وصول» کتاب است. در این قدم کتاب چاپ‌شده برای وزارت ارشاد ارسال می‌شود. همین‌طور معمولا تیراژ کتاب بررسی می‌شود که با تعداد اعلام‌شده در کتاب مطابقت داشته باشد. پس از طی شدن این مرحله کتاب شما می‌تواند عرضه شود تا فروش آغاز شود.
تبریک می‌گوییم. کتابتان چاپ شده و آماده فروش است. البته فعلا فقط مراحل کار را توضیح دادیم. احتمالا دقیقا نمی‌دانید نوشتن کتاب را چطور آغاز کنید و چگونه در 30 روز آن را به پایان برسانید. پس بخش بعدی را مطالعه کنید.

 

چگونه کتاب نویسیم؟ مراحل قدم به قدم

در این قسمت یک تکنیک نوشتن کتاب توضیح می‌دهیم که بسیار ساده و کاربردی است. این روش فقط برای نوشتن کتاب‌های آموزشی قابل استفاده است. با این روش نمی‌توانید کتاب داستان بنویسید. البته شما یک مدرس مرجع هستید، پس کارتان آموزش به دیگران است.

 

1. انتخاب موضوع کتاب

اولین قدم انتخاب موضوع کتاب است. در دوره کارخانه تولید اطلاعات به شرکت‌کنندگان توصیه می‌کنم بیشتر دنبال انتخاب نتیجه باشند تا موضوع. افراد کتاب می‌خوانند تا به نتیجه مورد نظرشان برسند یا حداقل به آن نزدیک‌تر شوند.

اوایل کار هرچه موضوع انتخابی شما خاص‌تر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است؛ مثلا «مدیریت زمان» موضوع خوبی برای کتاب نیست، چون خیلی کلی است. اگر کمی در گوگل و سایت‌های دیگر تحقیق کنید شاید متوجه شوید افراد در حوزه مدیریت زمان دنبال چه نتایج دقیق‌تری هستند و به این موضوع‌ها بپردازید.

با یک جستجوی ساده در گوگل متوجه می‌شوید اغلب جستجوکنندگان دنبال چه چیزی هستند. کافی است عبارت «مدیریت زمان» را جستجو کنید. گوگل در قسمت پایین نتایج جستجو، نشان می‌دهد افراد چه عبارت‌های مرتبط دیگری را جستجو کرده‌اند؛ مثلا یکی از توصیه‌های گوگل «مدیریت زمان با استفاده از موبایل» است! عالی نیست؟ یک نتیجه بسیار جذاب پیدا کردیم تا درباره‌اش کتاب بنویسیم. کافی است در کتاب آموزش ‌دهیم چگونه می‌توان با کمک موبایل و اپلیکیشن‌های مناسب مدیریت زمان را بهبود داد.

حتی این موضوع یا نتیجه را باز هم می‌توان خاص‌تر کرد. یکی از راه‌ها انتخاب مخاطب خاص است؛ مثلا: «مدیریت زمان با موبایل برای مدیران». توجه کنید که اکنون در حال انتخاب نام کتاب نیستیم. نام کتاب می‌تواند بسیار جذاب‌تر باشد. فعلا فقط موضوع کتاب را انتخاب می‌کنیم.

 

2. انتخاب شش موضوع اصلی

قدم بعدی آن است که 6 زیرمجموعه برای موضوع کتاب انتخاب کنیم. در واقع قفسه‌های اتاق ذهن خواننده را تعریف می‌کنیم. اگر جمله قبل برایتان عجیب بود لطفا یک بار دیگر فصل سوم را با دقت بیشتری بخوانید. اگر ساده‌تر بگویم، سعی می‌کنیم پاسخ این پرسش را بیابیم: کدام 6 موضوع را نمی‌توان از کتاب حذف کرد؟ اگر در حوزه‌ای خاصی تخصص داریم تشخیص این شش موضوع کار خیلی سختی نیست.

اگر به مثال خودمان برگردیم، در کتاب «مدیریت زمان با موبایل برای مدیران» کدام شش موضوع حتما باید در کتاب وجود داشته باشد. شاید شش موضوع اصلی چیزی شبیه مثال صفحه بعد باشد.


 

شش موضوع اصلی کتاب
1. هدف‌گذاری
2. تبدیل اهداف به برنامه اجرایی
3. ساخت برنامه ماهانه و روزانه
4. مدیریت زمان با گوشی موبایل
5. حذف عوامل مزاحم در مدیریت زمان
6. مدیریت پروژه‌ها و کارهای بزرگ‌تر

البته این شش موردی که عنوان کردم فقط یک مثال است و جنبه آموزشی دارد. در دنیای واقعی برای انتخاب این 6 موضوع تحقیقات بیشتری لازم است.

 

3. انتخاب سه زیرمجموعه

حالا باید برای هرکدام از این شش موضوع، سه موضوع فرعی تعیین کنیم. در واقع برای هر موضوع اصلی سه زیرمجموعه مشخص می‌کنیم؛ مثلا اولین موضوع اصلی «هدف‌گذاری» است. می‌توانیم برای این موضوع، سه موضوع فرعی زیر را تعیین کنیم:
1. انتخاب اهداف مهم
2. ارزیابی اهداف
3. اشتباهات رایج در هدف‌گذاری

همین کار را برای موضوع‌های اصلی دیگر تکرار می‌کنیم. تا اینجا 18 موضوع داریم که باید در کتاب به‌ آن‌ها بپردازیم.

 

4. نوشتن شش سوال

حالا برای هرکدام از این موضوع‌های فرعی شش سوال مطرح می‌کنیم؛ مثلا یکی از موضوع‌های فرعی «ارزیابی اهداف» است. برای این مورد باید شش سوال مشخص و دقیق بنویسیم.

1. چرا باید پس از انتخاب اهداف آن‌ها را ارزیابی کنیم؟
2. چگونه بفهمیم هدف انتخاب شده با شخصیت ما سازگاری دارد؟
3. چگونه مطمئن شویم هدفی که انتخاب کرده‌ایم ارزشمند است؟
4. اگر هدفی که انتخاب کردیم در ارزیابی رد شود قدم بعدی چیست؟
5. آیا در ارزیابی اهداف، نظر اطرافیان مهم است یا خیر؟
6. آیا هدفی که همه با آن مخالفند می‌تواند مناسب باشد؟

با نوشتن سوالات، در نهایت به 108 سوال می‌رسیم که باید پاسخ‌ها را بنویسیم. به شما تبریک می‌گویم. بخش سخت نوشتن کتاب تمام شد! شاید تمام این مراحلی که تا اینجا توضیح دادم در یک روز کاری قابل انجام باشد. کافی است یک روز را به این کار اختصاص دهید و با تحقیق در اینترنت و منابع دیگر و حتی نظرسنجی، به 108 سوال کلیدی برسید که زیربنای کتاب شما را تشکیل می‌دهد.

 

5. یافتن پاسخ 108 سوال

قدم بعدی پاسخگویی به سوالات است. شاید این قدم سخت به‌نظر برسد ولی خیلی هم سخت نیست. روش‌های مختلفی برای پاسخگویی به سوالات وجود دارد. بهتر است ترکیبی از این روش‌ها را استفاده کنید تا کتاب متنوع‌تر و جذاب‌تر شود.

 

5 روش برای پاسخگویی به سوالات

1. بینش و تجربیات خودتان
2. تحقیق در اینترنت
3. کتاب‌های معتبر
4. مصاحبه با افراد اثرگذار
5. نظرسنجی

 

6. تبدیل 108 پرسش و پاسخ به کتاب!

تا اینجا 108 پرسش و پاسخ دارید. حالا باید این مطالب را به کتاب تبدیل کنید. دستتان کاملا باز است. می‌توانید برخی از سوالات و پاسخ‌ها را حذف کنید. همچنین این شما هستید که انتخاب می‌کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار بگیرند و یک فصل کتاب را شکل بدهند. در این قسمت کار ابهاماتی وجود دارد. در دوره‌های قبلی «کارخانه تولید اطلاعات» وقتی این روش نوشتن کتاب را توضیح می‌دادم حضار سوالاتی می‌پرسیدند. در بخش بعد به پاسخ سوالات رایج می‌پردازم.

شاید احساس کنید روشی که توضیح دادم شما را تا حدی محدود می‌کند؛ ولی این‌طور نیست! بعد از اینکه 108 سوال و پاسخ‌ها را نوشتید، نیازی نیست به مراحل قبل و تقسیم‌بندی قبلی برگردید. از این لحظه فکر کنید که 108 قطعه ارزشمند از کتاب را دارید و کافی است برخی را حذف کنید، حتی شاید مطالبی خارج از این موارد به آن اضافه کنید و از اول فکر کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار گیرند. روشی که توضیح دادم فقط یک آلگوریتم ساده است که محتوای زیادی در کمترین زمان تهیه شود.

 

3 نکته درباره نوشتن کتاب در 30 روز

بگذارید سه مورد که معمولا ابهام ایجاد می‌کند را بیشتر توضیح ‌دهم.

 

1. کتاب لزوما 6 فصل نیست!

کتابی که با این روش می‌نویسید لازم نیست 6 فصل باشد. درست است که شما شش موضوع اصلی انتخاب کردید و کار را پیش بردید؛ ولی شاید تصمیم بگیرید یک موضوع اصلی را به دو فصل تقسیم کنید یا حتی شاید دو موضوع اصلی را ادغام کنید و در یک فصل توضیح بدهید. بعد از تهیه 108 پرسش و پاسخ می‌توانید فکر کنید که کتاب چند فصل باشد و موضوع هر فصل چه باشد. در واقع ساختار محتوا را از اول طراحی می‌کنید.

 

2. لزومی ندارد از همه 108 مطلب استفاده کنید!

نکته دیگر این است که لزومی ندارد از تمام سوالات استفاده کنید و گاهی 2 یا 3 سوال را می‌توان تلفیق کرد. برخی از سوالات شاید کلا از کتاب حذف شود. همچنین شاید هنگام تهیه 108 پرسش و پاسخ، نکاتی به ذهنتان برسد که در هیچ‌کدام از آن 108 مورد وجود ندارد. این موارد را می‌توانید به کتاب اضافه کنید.
هدف استفاده از روش 6-3-6 فقط یافتن ایده‌هایی برای محتوای کتاب است تا با پرورش آن‌ها تبدیل به یک کتاب خوب شود.

 

3. تمام سوالات را در کتاب ننویسید!

کتابی که با این روش تهیه کردیم مجموعه‌‌ای از پرسش و پاسخ نیست! پس این‌طور عمل نمی‌کنیم که به‌ترتیب اول سوال را مطرح کنیم و سپس پاسخ را بنویسیم. شاید بتوان بسیاری از سوالات را به یک عنوان خبری تبدیل کرد.

اگر به اندازه کافی مصمم باشید و نوشتن کتاب را همین الان شروع کنید، ماه بعد متن کتابتان تمام شده است و می‌توانید مراحل چاپ کتاب را آغاز کنید!

 

نویسنده: ژان بقوسیان، نویسنده کتاب مدرس مرجع

 منبع: سایت modiresabz.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان

چگونه کلاس آنلاین برگزار کنیم؟

چگونه کلاس آنلاین برگزار کنیم؟

پاسخ 11 پرسش درباره وبینار

 

1. وبینار چیست؟

وبینار یکی از پدیده‌های بسیار اثرگذار در دنیای بازاریابی اینترنتی و همچنین تدریس است. وبینار در واقع سمیناری است که از طریق وب برگزار می‌شود. اگر خیلی ساده توضیح دهیم، مدرس پشت لپ‌تاپ یا کامپیوتر خود می‌نشیند و از طریق میکروفن و وب‌کم به صورت زنده محتوای خود را ارائه می‌دهد حتی می‌تواند صفحه تصویر کامپیوتر خود را به اشتراک بگذارد. شرکت‌کنندگان وبینار هم می‌توانند به صورت زنده صدای سخنران را بشنوند و همچنین تصویر سخنران یا صفحه کامپیوتر او را ببینند. البته از آنجایی که بسیاری از وبینارها محتوای آموزش دارند، مدرس ترجیح می‌دهد از پاورپوینت استفاده کند؛ در این صورت مخاطب صدا را می شنود و همچنین روی صفحه کامپیوتر یا موبایل خود پاورپوینت سخنران را می‌بیند.

 

2. آیا برای برگزاری وبینار لازم است سایت داشته باشم؟

خیر. لازم نیست سایت داشته باشید. شما از شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس وبینار، اکانت ماهانه یا سالانه می‌خرید و سپس وبینار در سایت آن‌ها برگزار می‌شود. لینکی اختصاصی در اختیار شما قرار داده می‌شود تا به شرکت‌کنندگان وبینارتان بدهید. آن‌ها با مراجعه به آن لینک می‌توانند در کلاس آنلاین شرکت کنند. شما هم با نام کاربری خود وارد همان صفحه می‌شوید و به عنوان سخنران، ارائه خود را شروع می‌کنید. کار به همین سادگی است!

 

3. برای برگزاری وبینار سرعت اینترنت ما چقدر باید باشد؟

اگر فقط بخواهید پاورپوینت خود را نمایش دهید و مخاطبان صدای شما را بشنوند، معمولا سرعت 512 کیلوبیت بر ثانیه کافی است. البته توجه کنید که سرعت آپلود شما باید این مقدار باشد. سرعت دانلود خیلی اهمیت ندارد. البته اگر بخواهید شرکت‌کنندگان تصویر زنده شما را هم ببیند مسلما به سرعت‌های بالاتری در حد 1 تا 5 مگابیت بر ثانیه نیاز دارید و با سرعت آپلود 5 مگابیت می‌توانید فیلم خود را به صورت HD منتشر کنید.

 

4. شرکت‌کنندگان من برای شرکت در وبینار، سرعت اینترنت‌شان چقدر باید باشد؟

برای شرکت در وبینار سرعتی در حد 1 مگابیت بر ثانیه می‌تواند کافی باشد. شاید برایتان این سوال پیش بیاید که چرا با وجود سرعت بالای اینترنت من، بارها دچار قطعی شدم. پاسخ آن است که پایداری خط اینترنت شما بسیار اهمیت دارد؛ مثلا ممکن است سرعت شما 10 مگابیت است ولی اینترنت شما مرتب قطع و وصل می‌شود. مشکل دیگر می‌تواند از طرف برگزارکننده باشد. اگر برگزارکننده دچار مشکل شود مسلما ما هم با مشکل مواجه خواهید شد. معمولا اینترنت ADSL پایداری بیشتری دارد و بهتر است از آن استفاده شود.

 

5. برای برگزاری وبینار به چه تجهیزاتی نیاز داریم؟

امکانات سخت‌افزاری لازم یک کامپیوتر مجهز به میکروفن و وب‌کم، همچنین اینترنت پرسرعت است. البته اغلب لپ‌تاپ‌ها خودشان میکروفن داخلی و وب‌کم دارند، پس شاید فقط یک لپ‌تاپ که به اینترنت پرسرعت متصل است کافی باشد. البته به یک سرویس ارائه وبینار هم نیاز دارید. منظور سایت‌هایی هستند که به ازای پرداخت مبلغی می‌توانید از طریق سرورهای آن‌ها اقدام به برگزاری کلاس آنلاین کنید.

 

6. شرکت‌کنندگان من، برای شرکت در وبینار به چه تجهیزاتی نیاز دارند؟

برای شرکت در وبینار، یک کامپیوتر متصل به اینترنت کافی است. البته مسلما آن کامپیوتر باید امکان پخش صدا را از طریق اسپیکر یا هدفون داشته باشد. البته برخی از شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس وبینار، این امکان را دارند که بتوان از طریق موبایل یا تبلت هم در وبینار شرکت کرد. برای شرکت در وبینار شاید صرفا لازم باشد از طریق مرورگر وارد آدرس خاصی شوید و بتوانید ارائه را ببینید. البته برخی از سرویس‌های وبینار خودشان نرم‌افزار یا اپلیکیشن خاصی دارند که باید قبلا روی سیستم خود نصب کنید. نمی‌توان گفت کدام بهتر است؛ ولی معمولا در سرویس‌هایی که از طریق نرم‌افزار یا اپلیکیشن ارائه می‌شود، مشکلات و قطع شدن کم‌تر است.

 

7. چرا بسیاری از سرویس‌های وبینار در ایران کار نمی‌کند؟

اغلب سایت‌های ارائه‌دهنده سرویس وبینار به خصوص آن‌هایی که قیمت پایین‌تری دارند در پشت صحنه، برای پخش وبینار از سرویس‌هایی مثل گوگل هنگ‌آوت، یوتیوب یا فیس‌بوک لایو استفاده می‌کنند که فیلتر هستند و بنابراین امکان استفاده از این سرویس‌ها امکان‌پذیر نیست.

 

8. آیا با توجه به سرعت اینترنت، می‌توانیم وبینار برگزار کنیم؟

بله حتما. اکنون بسیاری از مدرس‌ها از وبینار استفاده می‌کنند. کافی است از سرویس‌هایی استفاده کنید که در ایران با مشکل مواجه نخواهد شد. یک راه آن است که در گوگل جست‌وجو کنید و شرکت‌های ایرانی ارائه‌دهنده سرویس وبینار را پیدا کنید. راه دیگر آن است که از سرویس‌های خارجی استفاده کنید. البته اغلب سرویس‌های خارجی امکان تست رایگان دارند. پس به راحتی می‌توانید تست کنید که آیا بدون مشکل کار می‌کند یا خیر.

موضوع دیگر آن است که سرعت اینترنت خود را تست کنید تا ببینید آیا کافی است یا خیر. برای این کار توصیه می‌کنم به سایت speedtest.net مراجعه کنید. توسط این سایت می‌توانید سرعت واقعی دانلود و آپلود خط اینترنت خود را بسنجید. اگر سرعت آپلود اینترنت شما حداقل یک مگابیت بر ثانیه است، احتمالا مشکلی نخواهید داشت. البته پارامتر دیگری که حتما نیاز به توجه دارد پایداری سرعت اینترنت شما است. در سایت speedtest.net به دقت نگاه کنید که آیا سرعت آپلود شما تقریبا ثابت است یا تغییرات زیاد لحظه‌ای دارد. اگر تقریبا ثابت باشد، اینترنت شما برای برگزاری وبینار مناسب است.

 

9. کاربرد وبینار برای مدرس‌ها چیست؟

یکی از کاربردهای وبینار، برگزاری آموزش آنلاین است. اگر شما مدرس هستید به راحتی می‌توانید یک وبینار برگزار کنید و شرکت‌کنندگان از هر جای دنیا در آن شرکت کنند. با این روش مشکل مکان و فاصله حل می‌شود. همچنین مخاطبان شما بسیار بیشتر می‌شوند چون شرکت‌کنندگان به شهر یا کشور محدود نمی‌شوند. فرض کنیم کارتان تدریس خصوصی کنکور است. می‌توانید به افراد خصوصی تدریس کنید و هر ماه یک بار، وبینار رفع‌ اشکال برگزار کنید. با این کار از تمام رقیبان متمایز خواهید شد. می‌توانید مبلغ کلاس را از افراد دریافت کنید و سپس لینک شرکت در وبینار را در اختیارشان قرار دهید.

 

10. کاربرد وبینار برای کسب‌و‌کارها و فروشندگان چیست؟

امروز بخش عمده بازاریابی به آموزش تبدیل شده است. فرض کنیم کار شرکت شما فروش دوربین دیجیتال است. به راحتی می‌توانید یک وبینار یک‌ساعته برگزار کنید و در آن آموزش دهید چگونه می‌توان یک دوربین مناسب انتخاب کرد و خرید. انتهای وبینار می‌توانید پیشنهاد بدهید که از خودتان بخرند و افرادی که تا مثلا 48 ساعت خرید کنند، یک هدیه مانند باتری اضافی یا … هدیه می‌گیرند. با این روش در واقع به بازاریابی حضوری می‌پردازید با این تفاوت که در یک ساعت مطالب خود را به چند صد نفر ارائه می‌کنید.

کاربرد دیگر وبینار برگزاری جلسات آنلاین است. از طریق وبینار به‌ راحتی می‌توانید با کارمندان، نمایندگان و خریداران جلسه بگذارید و به تبادل اطلاعات بپردازید.

 

11. همین امروز می‌خواهم وبینار برگزار کنم. چگونه این کار را انجام دهم؟

ابتدا باید یک سرویس ارائه وبینار پیدا کنید؛ مثلا می‌توانید برای شروع از سایت https://clickmeeting.com استفاده کنید. این سایت امکان رایگان برگزاری وبینارهای تا 25 نفر و برای 30 روز را فراهم می‌کند. پس می‌توانید همین امروز در سایت ثبت‌نام کنید و از چند نفر از دوستان بخواهید در وبینار شما شرکت کنند! بعد از شاید 10 دقیقه کار کردن با این سایت، خواهید دید که کار چقدر ساده‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردید. البته برای برگزاری وبینار واقعی می‌توانید از سرویس‌های پولی این سایت استفاده کنید.

به شما تبریک می‌گوییم: شما اکنون برگزارکننده وبینار هستید و می‌توانید کلاس آنلاین برگزار کنید!

 

نویسنده: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ژان بقوسیان